چکیده:
موقعیت زن از دیدگاه ملل و نحل موضوعی است که از دیر زمان مورد توجه پژوهشگران و محققین بوده است نظر بسیاری از شعراء و فلاسفه غرب و روانشناسان درباره زن منفی بوده است و برخی او را از حد و موقعیت انسانی نیز ساقط دانستهاند که ما نظرات و دیدگاههای آنها را عینا با ذکر اشعار و آثار آنان به تصویر کشیدهایم و نیز موقعیت او را در میان ملل شرق و غرب عالم و عکس العملی که آنها در برابر جنس آناث داشته و رفتار ناهنجار بسیاری از قبائل و عشایر که تمامی آنها نشانه بغض و کینه مردان نسبت به زنان بوده،مورد بحث و بررسی قرار دادهایم و در این تحقیق سعی شده است علت این بدبینی و رفتار ناهنجار مشخص شود که این بدبینی یا به خود جنس اناث ارتباط دارد،یا به عزتطلبی نابجای مردان مربوط است و یا قوانینی قومی و ملی ملل چنین تبعیض را تجویز کرده است،هرچه که باشد اسلام با چنان تبعیضی مبارزه کرده و موقعیت جنس اناث را به موازی جنس ذکور محترم و با کرامت دانسته است و از زنومرد به عنوان دو انسان ذی حق خواسته که حقوق یکدیگر را با احترام متقابل در تمام شئون زندگی رعایت نمایند.
خلاصه ماشینی:
خواجه رشید الدّین فضل اللّه همدانی در نامهای به پسرش خواجه جلال الدّین حاکم روم،اینگونه اندرز میدهد که با زنان بسیار صحبت مکن که قربت ایشان مخلّ وقار و مقلّ اعتبار است،چنانکه مولانا نظامی گوید: زن گرنه یکی هزار باشد در عهد کم استوار باشد زن دوست بود ولی زمانی چون جز تو نیافت دلستانی این کار زنان پاک بازب است افسون زنان بد دراز است (آثار الوزراء تألیف سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی،ص 313) ناصر خسرو نیز همین معنی را در گفتار خود به نظم کشیده و میگوید: به گفتار زنان هرگز مکن کار زنان را ناتوانی مرده انگار زنان چون ناقصان عقل و دینند چرا مردان ره آنان گزینند منه برجان خود بار زر و زن قدم برتارک این هردو برزن (مصنّفات افضل الدّین محمد مرقی کاشان،ص 553 و ص 653) شیخ محمود شبستری از شعرای اوائل قرن هشتم هجری همان پندار عیبناکی زنان را در عقل و دین تکرار کرده و میگوید: چه کردی فهم ازین دین العجایز که برخود جهل میداری تو جایز زنان چون ناقصات عقل و دیناند چرا مردان ره ایشان گزینند اگر مردی برون آی و نظر کن هرآنچ آید به پیشت زان گذر کن البته شیخ محمد لاهیجی از حکمای قرن نهم هجری در شرح آن مینویسد: چوندر حدیث حضرت پیامبر آمدمه است که:«هنّ ناقصات العقل و الدّین»یعنی زنان در عقل و دین نقصان دارند،پس علیکم بدین العجایز مراد همین نباشد که شما در دین تابع عجایز باشید،زیراکه در دین ایشان را ناقص فرموده است بلکه مراد همانست که در انقیاد اوامر و نواهی و عدم تأویل به هوای نفس مثل عجایز باشید و هرچه در عقل شما راست نباشد،خود را در ادراک حقیقت آن قاصر دانید و چون اشارت فرمود که زنان ناقصات دینند و مردان را طریق ایشان در تقلید قبول نمودن مناسب نیست و همچو ایشان در پس پرده تقلید متواری نباید بود اکنون میفرماید: اگر مردی برن آی و نظر کن هرآنچ آید به پیشت زان گذر کن-یعنی اگر مردی و صفت زنان که تواری در کنج تقلید و طبع است،برتو غالب نیست؛به جهت سفر عالم معنی و قرب حضرت مولی مهیّا شو و از مقام تقلید و طبع و هوای نفس که موجب سکون و فسردگیست بیرون آی و در راه طلب هرچه از مراتب دنیا و عقبی پیش آید و از حق خواهد که تو را مشغول سازد از همه گذر کن و به هیچ مرتبه و منزلی از منازل توقّف مکن که مجرّدان طریقت و پاکبازان کوی حقیقت فرمودهاند که همّت عالی سالک در راه طلب باید که چنان باشد که مراتب و مقامات تمامت کمّل براو عرض کنند،به گوشه چشم نگاه برآن نماید و از مطلوب حقیقی باز نماند.