چکیده:
گرچه یکی از پایههای اقتصادی کشور ایران را شرکتهای تعاونی تشکیل میدهند،اما بخش تعاونی جایگاه واقعی و شایسته خود را نیافته است.بنابراین ضروری است که بهرهوری فعالیتهای اقتصادی در شرکتهای تعاونی ارتقا داده شود تا بدینترتیب این بخش از اقتصاد جاذبه کافی برای جذب افراد و دیگر پتانسیلها را داشته باشد.در این مقاله برای دستیابی به راههای توانمندکردن شرکتهای تعاونی به شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندی پرداخته شده است. برای مطالعه ارتباط بین متغیرهای شناساییشده و توانمندی شرکتهای تعاونی،تعداد 57 شرکت تعاونی فعال موجود در استان آذربایجانشرقی از پنج شهر مختلف به صورت تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.نتایج حاصل از تحلیل اطلاعات نشان داد که میزان سرمایه شرکتهای تعاونی، توانایی مدیریتی،عضویت داوطلبانه،رضایت اعضا و کارکنان،اطلاعرسانی،فضای عملیاتی،قدرت برنامهریزی و منابع انسانی از عوامل مؤثر بر افزایش توانمندی شرکتهای تعاونی در استان آذربایجان شرقی محسوب میشوند.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر به دنبال پاسخ برای این سؤال بودهایم که«عوامل مؤثر بر توانمندی شرکتهای تعاونی کدامند؟»و«عمدهترین مشکلات و محدودیتهای شرکتهای تعاونی استان در رابطه با کدام عوامل بروز میکنند؟» بدینترتیب نتایج بهدست آمده از این مطالعه میتواند در طراحی و اجرای سیاستهایی که موجبات ارتقای حضور تعاونیها و افزایش نقش آنها در تولید ناخالص داخلی رات فراهم آورد مورد استفاده قرار بگیرد.
علاوه بر این،بیانیه"اتحادیه بین المللی تعاون درباره هویت تعاونی"،که با هدف بررسی اصول اساسی تعاونی را چدیل از 0391 مورد مطالعه بوده است و در سال 5991 در شهر منچستر انگلستان و به مناسبت یکصدمین سال فعالیت اتحادیه صادر گردید اصول تعاونیها را،که میتواند به عنوان معیارهای توانمندی این گروه از بنگاههای اقتصادی تلقی شود،چنین طرح کرد:عضویت اختیاری و آزاد،کنترل دموکراتیک توسط اعضاء،مشارکت اقتصادی اعضاء،استقلال و عدم وابستگی،کارآموزی و آگاهسازی،همکاری تعاونیها با یکدیگر و نهایتا توجه به جامعه(دهشتی،7731).
باتوجه به مطالعات پیشینهای معلوم شد تعاونیهای توانمند تعاونیهایی هستند که عضویت در آنها داوطلبانه و آزاد است؛اعضا به صورتی دموکراتیک به فعالیتهای سازمان نظارت دارند؛نیازهای سرمایهای شرکت اغلب از طریق مشارکت مالی اعضا تأمین میشود؛شرکت تعاونی واحدی مستقل است و هیچ وابستگی حزبی،گروهی،جنسی،قومی و طبقهای در آن وجود ندارد؛اعضا بهطور مستمر با فعالیت شرکت تعاونی خود و فلسفه تعاون در حالت کلی آشنایی پیدا میکنند؛بین تعاونیها همکاری وجود دارد؛برنامههای در جهت توسعهپایدار اتخاذ میشود؛میان اعضای هیأتمدیره توافق و انسجام حاکم است؛اعضا با برنامههای شرکت و مدیران همکاری میکنند؛امکان اظهارنظر و بیان آزادانه عقیده وجود دارد؛مدیران در جایگاه مدیریتی خود دارای برنامه بوده،از روند اجرایی شرکت اطلاعات کافی دارند؛نیروهای مجرب و کارآمد را در سمتهای مختلف قرار میدهند و بر اعمال آنها نظارت دارند و مورد ارزیابی قرار میدهند و شرکت تعاونی با بهرهگیری از تحولات سختافزاری و نرمافزاری به بازسازی و بهینهسازی خود میپردازد."