چکیده:
نوشتار حاضر بر آن است تا مالکیت زمانی را با دقت در عناوین مالکیت قانونی و انواع مالکیت اشتراکی در حقوق انگلیس را که یکی از پیشگامان استفاده از مالکیت زمانی در نظام حقوقی کامن لو و در جهان می باشد، بررسی کند. در حقوق انگلیس مالکین تایم شرینگ دارای نوعی مالکیت مطلق و بدون قید و شرط هستند، چرا که دارای تمامی حقوق مالکانه نسبت به ملک خود بوده و امکان اعمال و اجرای آن را با رعایت محدوده زمانی مالکیتشان، نسبت به مملوک خود دارا می باشند.
اگر چه این نوع مالکیت محدودیت هایی را به دنبال دارد. این امر نافی ماهیت حقوقی آن و مالکیت مطلق افراد نسبت به اموال خود در زمان مالکیتشان نمی باشد.
از آن جا که در مفهوم این نوع مالکیت، نوعی اشتراک وجود دارد و حتی ظاهر کلمه Time-sharing نیز به مفهوم نوعی شراکت می باشد. این تاسیس جدید بر پایه حقوق اشتراکی استوار گشته و به اقتضای وجود انواع تایم شرینگ، مبانی جداگانه ای دارد. یک قسم از این نوع مالکیت یعنی دارا شدن عین برای دوره یا مدت زمان معین بر مبنای مالکیت مشترک (Tenancy in Common) بوده و نوع دیگر آن به معنای داراشدن منفعت به تبع عین برای دوره یا مدت زمان معین بر پایه مالکیت اشاعی (Joint Tenancy) استوار است.
خلاصه ماشینی:
برای مثال اگر الف قصد نماید که زمینش را به ب واگذار نماید،مشروط بر اینکه ب گواهینامه وکالتش را اخذ نماید؛در این صورت،الف یک حق مالکیت مطلق مشروط آفریده است؛زیرا ب تنها در صورتی مال را بهدست خواهد آورد که گواهینامه مزبور را اخذ نماید (Chappelle,Ibid:147-148) تمایز بین این دو نوع اخیر مالکیت مطلق،بسیار ظریف است؛با توجه به تعابیر استفاده شده در آنها میتوان نتیجه گرفت که در مورد یک حق مالکیت مطلق انقضاپذیر به محض وقوع حادثه موردنظر،حق مالکیت به انتقالدهنده باز میگردد،اما در یک حق مالکیت مطلق مشروط،حتی با وقوع حادثه،منتقل الیه میتواند تا زمانی که انتقالدهنده برای خاتمه دادن به حق مالکیت وارد عمل نشده،به تصرفات خود ادامه دهد (Gray,1987:71) .
اما بحثی که در این زمینه پیش میآید این است که تأثیر اجاره یک مالکیت مشاع چه خواهد بود؟ اکثر قریب بهاتفاق حقوقدانان معتقدند که در چنین حالتی،مستأجر،منفعت اشاعی را کسب نکرده و حقوق و منافع وی در مال مزبور،تحت تأثیر مرگ موجر قرار نمیگیرد (SMITH,Ibid:269) ؛یعنی پس از مرگ موجر،حق بازماندگی نسبت به منفعت سهم وی-که در تصرف مستأجر میباشد-اعمال نگردیده و به سایر مالکان مشاع،منتقل نمیشود.
Gibbons (1949)78 CLR 313) چرا که موجر،در هر حال هنوز چهار اتحاد لازم را همراه با سایر مالکان نسبت به مال مشاع،دارا میباشد و به عنوان یک مالک مشاعی شناخته میشود و احکام این نوع از مالکیت بر او حاکم است.