چکیده:
ادب فارسی که بر دو سبک خراسانی ( شرقی ) و عراقی ( غربی ) یا جبالی منقسم است ، اشکال یا انواع آنها صبغه اقلیمی دارد ، که از جمله طرز یا شیوه «مناظره » متعلق به ادب مادستانی یا غربی است . منظومه پهلوی اشکانی درخت آسوریک که یک مناظره ادبی است ، خود متاثر از شیوه ها یا طرز و سبک «مناظره »های ادبی سومری باستان و بابلی است؛ قومی که از نواحی شمالی ایران زمین به جنوب میانرودان (عراق کنونی ) کوچیدند ، و تمدن پر آوازه سومری یا بابلی قدیم را پدید آوردند . بیش از هفت منظومه ، هم به طرز مناظره های حکمی – ادبی از زبان سومری بر جای مانده است ، و چنین سنت ادبی بعدها نیز در متون اکدی و بابلی جدید و آشوری ادامه یافت ، چنان که هم از مجاری مزبور به ادب پهلوی و از این طریق هم به ادب عربی و فارسی رسید ، که از جمله اولین مناظرات در زبان عربی می توان شماری از آثار جاحظ بصری ( سده سوم ) و در فارسی هم منظومه های اسدی طوسی (سده پنجم ) را یاد کرد .
خلاصه ماشینی:
"اما پیش از ذکر مناظرههای ادبی عربی و فارسی کهن، نکته یا نکاتی دربارة منظومة پهلوی «درخت آسوریک» سزاست که یاد شود؛ و آن دربارة مثل معروف «مروارید پیش خوک افشاندن» است، که در ابیات 110و 111 منظومه (طبع نوائی، ص 79) ارسال شده؛ چنان که دانسته است ناصرخسرو قبادیانی نیز آن را طی قصیده معروف (نکوهش مکن چرخ نیلوفری را) در این بیت گنجانده: من آنم که در پای خوکان نریزم مر این قیمتی در لفظ دری را (دیوان، ص143) و استاد دکتر محقق مضمون آن را حسب اشارت ثعالبی به قولی مأثور از حضرت عیسی (ع) اسناد نموده (محقق، 1344: 39) که در انجیل متی (باب 7، بند6) چنین آمده است: «آنچه مقدس است به سگان مدهید، و نه مرواریدهای خود را پیش گرازان اندازید، مبادا آنها را پایمال کنند» (الخ) و همین مطلب هم بدین عنوان خود یکی از گفتارهای محققانة دکتر بهمن سرکاراتی است، که جهت اطلاع از مباحث و استمتاع از آن بایستی به متن مقاله رجوع کرد (سرکاراتی، 1382، ش4: 19-36).
پس از آن نیز رسالات یا منظومات به طرز مناظرة ادبی در موضوعات مختلف، خواه به عربی و یا سپس هم به فارسی دری نوشته آمده که استقصاء آنها خود کتابی مفرد و مستقل میطلبد؛ ما تنها میتوانیم به برخی نمونهها در مفاضله بلاد و یا مفاخره اقوام اشارت کنیم، مانند «ذم اهل کوفه» از طرف مردم بصره یا برعکس (که چند رساله دارد) و یا مناظرة «عراق و جبال» که بر زبان یک شاعر اهل واسط عراق و شاعری از مردم همدان جاری شده، در واقع مناظرة «گرما و سرما»ست، که ابن فقیه همدانی پیرو مکتب جاحظ بصری آن را در کتاب جغرافیای خود گنجانده است (ابن فقیه ]نسخه خطی[ گ 119-122؛ مختصر البلدان،227-237؛ اذکائی، 1380: 425-439)."