خلاصه ماشینی:
برای معلمان خواه تنها در هوای آن باشند که در چهارچوب دستگاه موجود کار تعلیم را مؤثر سازند،خواه بهبود آن را وجههء همت خود ساخته باشند،درک این نکته سودمند خواهد بود که بنیان آموزش چگونه تعیینکنندهء هدفها و روشهای فرایند آموزشی تواند شد.
با توجه به این گوناگونی،اداره کنندهای که بخواهد دستگاه آموزشی زیر سرپرستی خود را اثربخشتر کند یا دستگاه دیگری را به جای آن بنشاند که بهتر جوابگوی نیازمندیهای کشور باشد،طبیعتا بدان جهت سوق مییابد که از خود سؤالاتی از این قبیل بکند: رضایتبخشترین بنیان دستگاه آموزشی کدام است؟آیا به راستی میتوان گفت که یک نوع بنیان دستگاه آموزشی ذاتا از همهء انواع دیگر برتر است؟آیا ضوابط مختلف اثرات گوناگونی دارند،به وجهی که برخی از آنها با بعضی از هدفها سازگارتر باشند؟ آیا مسئلهء بنیان دستگاه آموزشی به وجهی از وجوه با هدفها و نتایج فرایند آموزش و پرورش ارتباط دارد؟ آیا درست است که در حقیقت آنچه اساسی است نوع بنیان مختار نیست بلکه کیفیت و تداوم برنامهها،میزان اثربخشی روشها و مواد آموزش و پرورشی و همچنین سطح معلومات و تربیت حرفهای معلمان است؟یا آنکه این عوامل گوناگون خود مشروطند به بنیان دستگاه آموزشی؟اغلب ادارهکنندگان که این سؤالها را از خود میکنند،لیکن معلمان در برابر این پرسشها نمیتوانند بیعلاقه بمانند.
برای اینکه آموزش اثربخش باشد،حائز اهمیت است که همهء این عناصر-برنامهها،وسایل و روشها- با هدفهای ویژهء بخشی که معلم در آن کار میکند منطبق شوند،و چون گردش هریک از اجزای دستگاه مشروط است به امکانات اقتصادی مجموع آن،معلم باید از مجموع این بنیان تصوری داشته باشد.