چکیده:
مقالة «زبان رسانهها» درصدد تبیین ویژگیهای زبان رسانهای به طور عام است. این زبان همان « زبان ژورنالیستی» است که در نگارش انواع نوشتههای مطبوعاتی به کار میرود. از جملة این خصوصیات، به روز بودن و عامالمنفعه بودن، نزدیکی به زبان محاوره، پویایی و تنوع، حلاوت آزادگی و خلاقیت، ایجاز، عفت زبانی، دوری از ابتذال و پیراسته بودن از اطلاعات نادرست شایان ذکر است. مصداق مهم و بارز رسانهها صداوسیماست که اغلب برنامههای آن به زبان فارسی ارائه میشود. در ادامة مقاله، لغزشها و انحرافهای زبانی صداوسیما و راهکارهای اصلاح آن و لزوم ارج نهادن به زبان فارسی از طریق دانستن و علم به آن و هماهنگی درست آن با زبان رسانهای مطرح شده است.
خلاصه ماشینی:
"در صدا، این زبان به صورت گفتاری ظاهر میشود و ،در سیما، علاوه بر آن، با تصویر قرین میگردد و با همین عوامل است که مسائل دیگری پیش میآید و چه بسا انحرافهای تازهای احتمال ظهور پیدا کند.
دیده شده است که گویندگانی سازههای آغازین جمله را روشن و شمرده تلفظ میکنند، اما همین که به فعل میرسند، که در زبان فارسی عموما در پایان جمله میآید، آن را به صدایی مبهم و جویده ادا میکنند صدایی که به دشواری شنیده و تمیز داده میشود.
یکی از گزارشگران بازیهای فوتبال هجای آخر را در آخرین کلمة جمله به حد افراط و در همه جا کشیده ادا میکند که در نوای گفتار زبان فارسی چنین پدیدهای غیرعادی و حتی گوشآزار است.
یکی از این مثالها شاهدی شعری از حافظ است که بر روی سازهای از آن، اگر آن چنان که باید تکیه نشود، معنی به کلی دگرگون و حتی وارونه میگردد.
از قرائت دیگر که بر روی عبارت عشقت تکیه میکند و آن را برجسته میسازد معنی دیگری متمایز میشود: این معنی که آنچه به فریاد میرسد عشق است نه از برخواندن قرآن به چهارده روایت .
برای پرهیز از انحرافهای ناشی از این عوامل، بهتر است، در نوشتهای که به دست گوینده داده مـیشود، نـشانههای تـشدید و اضـافه گـذاشته شود، بـه علاوه ، آنجا که دو کلمة همنشین باید پیوسته یـا جدا خوانده شوند، هرگاه احتمال بدخوانی برود، با علامتی مشخص گردد.
واگذار کردن توپ برای کسی نیز عبارت کلیشهای دیگری در گزارشهای ورزشی است که دو اشکال دارد یکی زبانی و دیگری منطقی."