چکیده:
مقالة «جنبشهای ایرانیان در زمان بنیعباس » به بررسی مهمترین جنبشهایی که ایرانیان در برپایی آنان در دورة بنیعباس دخیل بودند، میپردازد. در بخش اول این مقاله، که در دو شماره از مجلة پیکنور علومانسانی میآید، جنبشهای « بهافرید» ، «اسحاق ترک»، «راوندیه»، «استادسیس بادغیسی» و « المقنّع» بررسی میشوند. در ذیل هر عنوان نویسنده به احوال و افکار رهبر جنبش و ظهور اجتماعیـ تاریخی آن میپردازد. در این مقاله ، به ویژه بر نقش ایرانیان شیعه در جنبشهای تاریخی تاکید شده است.
خلاصه ماشینی:
"در تاریخ نامة طبری (2/1092) میخوانیم که سنباد مغی بود با خواستة فراوان که با شنیدن خبر کشته شدن ابومسلم گفت که همة دارایی خود را در راه خونخواهی ابومسلم صرف خواهد کرد و چون چیزی برایش نماند آنگاه جان خواهد داد.
روی هم رفته، با اینکه چگونگی داستان خیزش سنباد روشن نیست، از پیوندهای آشکار و نهانی که رویدادها و برخی از هنجارها با یکدیگر و تاریخ پس و پیش خود دارند، کاملا پیداست که پس از کشته شدن ابومسلم، خراسان یک پارچه رستاخیز بوده است و احزاب به شیوههایی گوناگون در حال نشان دادن دندانهای ایرانیان به بنیعباس بودهاند.
تفاوت جنبشهای بهافرید و سنباد، با همین اطلاعات ناقصی که داریم، در این است که پس از بهافرید فرقة بهافریدیه به وجود آمد که در هر حال کاهندة انسجام مبارزان بود، اما با سنباد که خود را دنبالهرو راه ابومسلم میشناخت، بر وحدت ملی افزوده شد.
بهترین گزارشی که از این جمعیت داریم از طبری (1373: 2 /1094به بعد، نیز نخجوانی ،1313 : 105) است: در سال 140 هجری منصور پس از بازگشت از حج در کوفه میبود که جماعتی هزارنفری از خراسانیان که از بقایای سپاه ابومسلم بودند آهنگ کشتن او را کردند.
ظاهرا جنبش استادسیس و یاورش حریش، که در خراسان و سیستان25 آغاز شده بود(گردیزی،1374: 65)، مهمترین رویداد سال 150 هجری بوده است که پیرامون خود سپاهی با 300 هزار رزمنده با بیل و پارو و تبر فـراهم آورده بـوده اسـت (مقدسی،1919ـ1899: 6/ 86)."