چکیده:
ده شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.مقاله زیر یکی از تازهترین نوشتههای والرستین در مورد نظام جهانی سرمایهداری است.در این مقاله،والرستین ضمن نگاه مختصری به گذشته نظام سرمایهداری جهانی،ایدئولوژی لیبرالیسم در دوران سیطره آمریکا در نظام جهانی،آینده این نظام را پس از پایان جنگ سرد و با توجه به احتمالات نیم قرن آینده مورد بررسی قرار میدهد و به تشریح حرکتهای ضد سیستمی در جهان معاصر میپردازد.والرستین این احتمال را میدهد که ممکن است در قرن آینده ما شاهد پایان دوره نظام جهانی سرمایهداری به عنوان یک نظام تاریخی و ظهور یک نظام تاریخی دیگر باشیم.
خلاصه ماشینی:
"این نظام نه بر اساس یک توازن باثبات بلکه بر اساس الگویی از چرخشهای دوری استوار شده است که در آن«روحیات حیوانی»طبقات سرمایهدار در پی تأمین منافع خود،به طور منظم و اجتنابناپذیر بحرانهای کوچک تولید اضافی به وجود میآورند که به سقوط و رکود در اقتصاد جهانی منجر میشود.
آنچه اتفاق افتاد همانی است که همیشه در مراحل ب رخ میدهد،یعنی رقابت ظریف و شدید میان میان قدرتهای محوری در یک موقعیت انقباضی (Contraction) که هریک سعی دارد سود خود را به زیان دیگران به حداکثر رساند،و نرخ بیکاری خود را در حداقل نگاه دارد؛یعنی تغییر سرمایه از سودجویی در تولید به سودجویی در معاملات و ساخت و پرداختهای مالی؛یعنی اعمال فشار بر موازنه پرداختهای دولت که خود منجر به بحرانهای بدهی(جهان سوم،بلوک سوسیالیست سابق و ایالات متحده آمریکا)میشود.
دو تغییر و تحول اصلی در ژئوپولیتیک نظام جهانی در دهه 0791 و دهه 0891،سقوط قدرت نسبی ایالات متحده آمریکا و سرخوردگی بزرگ از توسعهگرایی در جهان سوم بوده است.
سیاست جهانی ایالات متحده آمریکا در طول بیست سال گذشته بر محور راههای کند ساختن این از دست دادن هژمونی آن هم از طریق اعمال فشار بر متحدانش دور میزده است.
نتیجه این پدیده بیثباتی سیاسی داخلی در شمال خواهد بود که به طور مضاعف از نیروهای ضد مهاجر جناح راست و از درخواستهای خود مهاجران برای کسب حقوق سیاسی(و نیز اقتصادی)ناشی خواهد شد؛و همه اینها در زمینهای صورت میگیرد که در آن همه گروهها ایمان خود را به دولت به عنوان وسیله حل نابرابریهای اجتماعی از دست خواهند داد."