چکیده:
این مقاله در پی آن است که، از طریق نگاه ابن طاووس، نشان دهد دعاهایی که او ذکر کرده، چه اندازه قابل اعتماد و اطمینان است. از این رو، از دو رویکرد در تبیین جایگاه دعاهای ابن طاووس، با عنوان بررسی سند و متن حدیث ـ که بر اساس معیارهای پذیرفته شده در دانش نقد حدیث انجام میگیرد ـ و استفاده از قراین و مناظری دیگر، چون نگاه و نظر ابن طاووس بهره میگیرد. روشن است که رویکرد دوم، امتیاز نگاه دقیق، ریزبین، تفصیلی و همه جانبة رویکرد نخست را ندارد؛ با این وجود میتواند میزان زیادی اعتماد بخش و اطمینان آفرین باشد. ابن طاووس دو گروه دعاها را ذکر کرده است؛ یک گروه ـ که اکثریت است ـ دعاهایی است که جنبة روایی دارد. این گروه خود دو دستة را تشکیل میدهد: دعاهایی است که با اسناد کامل نقل شده و وی بر درستی سند آنها تأکید نموده است و دسته دیگر، دعاهایی است که سند ندارد یا سند آنها ضعیف است. استناد وی در این روایات، روایات موسوم به تسامح در دلایل سنن است که از سند درست برخوردارند. گروه دوم دعاهایی است که انشای ابن طاووس است. وی این دعاها را، با استناد به روایت صحیح، انشا کرده و موارد آن را ـ که اندک نیز هست ـ مشخص نموده است. از این رو، بر پایة جایگاه والای رجالی، سند شناسی و وارستگی و شایستگی ابن طاووس، گواهی وی میتواند اطمینانبخش باشد.
خلاصه ماشینی:
میرزا حسین نوری 1 در توثیق ابراهیم بن هاشم، بر قول ابن طاووس استناد کرده است؛ یکی درباره موسی بن اسماعیل بن موسی بن جعفر( است که متذکر شده سه نفر از اجلای ثقات، به نامهای محمد بن اشعث، ابن یحیی و إبراهیم بن هاشم ـ که علی بن طاووس در فلاح السائل (ص158)، بر ثقه بودن او(ابراهیم بن هاشم) ادعای اتفاق کرده، از او روایت کردهاند.
همچنین، محدث نوری دربارۀ جعفر بن علی بن احمد قمی، معروف به ابن رازی متذکر شده که نقل توثیق از کتاب رجال شیخ طوسی توسط ابن داود با عدم وجود آن در برخی نسخههای آن منافات ندارد، چه احتمال دارد آن در نسخه ابن داود بوده است.
این مطلب، بنابراین فرض است که توثیق از عبارت شیخ طوسی باشد که از کتاب رجال او نقل شده است؛ اما اگر از کلام خود ابن داود باشد ـ چنان که از عبارت کاظمی پیداست ـ تصدیق آن اولی است و دیگر نیازی به آن، چه در تکملة الرجال، 3 انجام گرفته، نیست.
1 ابن طاووس در دیباچة فلاح السائل متذکر شده که با الهام از مصباح الکبیر شیخ طوسی و به منظور تکمیل آن، عزم خود را جزم کرده تا تحت عنوان المهمات و التتمات ده کتاب تألیف نماید و سپس آنها را ذکر کرده است.
4 ابن طاووس بارها متذکر شده محمد بن نما ـ که استاد فقه او بوده ـ همة روایاتی را که نقل کرده و اسناد آنها به شیخ طوسی میرسد، به او اجازه داده است.