چکیده:
با ذکر نام هاروت و ماروت در قرآن و به پیروی آن، ورود روایات مختلف از معصومان، صحابه و تابعان در این زمینه مباحث گستردهای در میان دانشوران فریقین، از آغاز تاکنون، طرح شده است.خاستگاه این مباحث و اختلافهای دامنهدار در این زمینه، برگرفته از آن دسته از روایاتی است که هاروت و ماروت را دو فرشته معرفی کرده که از سوی فرشتگان برای اثبات گستاخی و مرزشکنی انسانها در ارتکاب معاصی انتخاب شده و پس از فرود به زمین، در زمانی بس کوتاه، مرتکب گناهان بزرگی شده و به صورت ستارۀ زهره مسخ شدهاند.گستردگی این روایات پرسشهای مهمی را پدید آورده است؛ از جمله آن که چگونه فرشتگان، در حالی که معصوماند، مرتکب چنین لغزشهایی شدهاند؟ در حالی که ستاره زهره از آغاز خلقت وجود داشته است، مسخ فرشته به صورت این ستاره چه معنا دارد؟ در روایات آمده است که منسوخ بیش از سه روز باقی نمیماند. با این حال، چگونه ستاره زهره ـ که مسخ شدۀ هاروت و ماروت است ـ هنوز باقی مانده است؟ این مقاله به بررسی روایات، دیدگاههای صاحب نظران و فریقین در این زمینه پاسخ نهایی به پرسشهای فوق پرداخته است.در این مقاله، نخست گسترۀ انعکاس روایات هاروت و ماروت در تفاسیر، جوامع حدیثی و... را مورد بررسی قرار داده، آنگاه به بررسی روایات اهل سنت و شیعه در این زمینه پرداختهایم. پس از بازکاوی ماهیت هاروت و ماروت، سه دیدگاه اساسی رایج در برخورد با این روایات، یعنی موافقت، مخالفت و دیدگاه تأویلی را به تفصیل مورد بررسی قرار داده و با بررسی ادله هر یک از دیدگاهها و نقد آنها، مجعول بودن روایات متعارف، مورد تأیید و تقویت قرارگرفته است.
خلاصه ماشینی:
انکار شدید روایات نخست؛ در پارهای دیگر از روایات، احادیث پیشگفته، به شدت انکار شده و به صراحت، اعلام شده که این احادیث از جهاتی چند، همچون مخالفت با عصمت پیامبران( مردود است؛ به عنوان مثال علی بن محمد بن جهم میگوید: شنیدم که مأمون از امام رضا( از آنچه که مردم دربارة زهره نقل میکنند، سؤال کرد که میگویند او زنی بوده که هاروت و ماروت مفتون او شدهاند و نیز دربارة سهیل نقل میکنند که در یمن از مردم مالیات یک دهم میگرفت.
1 در روایت دیگر، یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد سیار، راویان تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(، از آن حضرت پرسیدند: گروهی از مردم معتقدند که هاروت و ماروت دو فرشتهاند که خداوند آنها را پس از فراوانی گناهان انسانها انتخاب کرد.
وقتی از شیخ بهایی دربارۀ گفتار بیضاوی در نقد روایات هاروت و ماروت و حمل آنها بر رمز سؤال شد، وی بیضاوی را در این رأی متأثر از دیدگاه فخر رازی دانسته، سپس دلایل رازی را به نقد کشیده، آنگاه چنین افزوده است: این قصه را همانگونه که علمای عامه از ابنعباس نقل کردهاند، علمای ما نیز از امام باقر( ـ چنانکه ابوعلی طبرسی در مجمع البیان آورده ـ نقل کردهاند؛ هر چند میان آنچه عامه و فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج1، ص243.
بخشی از گفتار ایشان چنین است: قریب به این معنا در بعضی از کتب شیعه نیز از امام باقر( (بدون ذکر همه سند) روایت شده، سیوطی هم قریب به این معنا را درباره هاروت و ماروت و زهره در طی نزدیک بیست و چند حدیث آورده که ناقلان آن تصریح کردهاند سند بعضی از آنها صحیح است.