چکیده:
«جامعهشناسی حقوق»تخصصی دانشگاهی و بین رشتهای است که میکوشد به تحلیل نظری و علمی روابط حقوق و جامعه،سازمان اجتماعی نهاد حقوق(نظم یا نظام)،کنش های متقابل اجتماعی موجود در این عرصه و معنایی که مردم به واقعیتها و پدیدارهای حقوقی میدهند،بپردازد و آنها را فهم و تبیین کند.در میان بزرگان جامعهشناسی پرآوازهتر از ماکس وبر کمتر کسی را میتوان یافت که هنوز هم کتابها و مقالات جامعهشناسی و بویژه جامعهشناسی حقوق در آستانه قرن بیست و یکم به بررسی جدی آرای او بپردازند.دلیل این امر،گذشته از نبوغ شخصی این فرد،به تحصیلات همهجانبه و دانش فرهنگستانی وی باز میگردد.ماکس وبر استاد حقوق،جامعهشناسی و اقتصاد سیاسی بود.در این جستار به بازخوانی دقیق اندیشههای او در جامعهشناسی حقوق و نیز نقد آرای وی در خصوص «مشروعیت»و«عقلانی شدن حقوق»پرداخته،مطالعات برخی از منتقدان را نیز مطرح کردهایم.
The sociology of law id concerned with explaining the relationship between law and society and studying of the social organization of law (as an order or a system), the social interactions of legal practitioners and people in this area and the meaning that people actually give to sociolegal realities. Among the founding fathers of sociology, Max Weber is one of the most famous thinkers that even at the beginning of 21 st century, sociological and particularly legal sociological books and essays have seriously dealt with his ideas. In this article, first we have referred to and outlined some basic concepts in his sociology, such as historicism, ideal types, rationality and legitimacy. Then the sociological definition of 'law' , three forms of political authority, four types of legal thought, three kinds of judicial system, and rationalization of law from viewpoints of Max Weber will be discussed. Finally, some of his ideas will be critically reviewed
خلاصه ماشینی:
"بررسی و نقد اندیشههای ماکس وبر در جامعهشناسی حقوق دکتر عبد الرضا علیزاده* استادیار حقوق پردیس قم دانشگاه تهران (تاریخ دریافت 15/9/85،تاریخ تصویب 24/11/85چکیده «جامعهشناسی حقوق»تخصصی دانشگاهی و بین رشتهای است که میکوشد به تحلیل نظری و علمی روابط حقوق و جامعه،سازمان اجتماعی نهاد حقوق(نظم یا نظام)،کنش های متقابل اجتماعی موجود در این عرصه و معنایی که مردم به واقعیتها و پدیدارهای حقوقی میدهند،بپردازد و آنها را فهم و تبیین کند.
تصویری که ماکس وبر از یک حقوق عقلان به دست میدهد،این است که حقوق عقلانی دارای منطقی است که هم به طرزی سامانمند،همه عناصر تشکیلدهنده حقوق را به هم مرتبط میکند و هم آنها را دقیقا تعریف میکند،همچنین این حقوق (1)- Cron به صورت آگاهانه نظم یافته و بهطور نظاممند در قالب مفاهیم انتزاعی و آیین دادرسی صوری بیان شده است؛این ساختار حقوقی و قضایی در یک قلمرو کلی کوشش میکند تا قضاوت را غیر شخصی کند و اقدامات و نتایج حاصل از آن،قابل محاسبه قابل پیشبینی باشد(تروینیو،1996،ص 168).
ماکس وبر در اقتصاد و جامعه مینویسد:«بنابراین،تحول کیفیات صوری حقوق در چارچوب طرز عمل ابتدایی برمبنای ترکیبی از جادو و وحی،با گذر از بیراهه احتمالی عقلانیت معطوف به هدف از سنخ مادی و غیر صوری (1)-تذکر این نکته ضروری است که افزون بر متن فرانسه،از ترجمه آقای عبد الحسین نیکگهر نیز سود بردهام."