چکیده:
یکی از قالبهای برجستهی زبان و شعر پارسی قالب مسمط است که ظاهرا از منوچهری دامغانی-شاعر قرن پنجم-آغاز میشود و در طی دوران شعر پارسی،تحولاتی پیدا میکند تا در شعر معاصر به صورت«چارپاره»درمیآید. در این مقاله تلاش شده است که این مسیر تحول پیگیری شود، علاوه بر آن ارزش شعری و موسیقایی این قالب نیز بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
"این مسمط از سوزنی سمرقندی،مدعای خوبی است بر این ادعا: نوبهار تازه پیدا کرد رنگ و بوی خویش برگرفت از باد مشکین،گل نقاب از روی خویش بوستان چون جلوه زد،گل را به طرف جوی خویش کرد گل،عاشق جهان را بر رخ نیکوی خویش مرغ دستان زن به لحن خلق دستان گوی خویش خواند از گلبن به گلبن،یار خود را سوی خویش تا مرا روز نشاط مهتر خوش خوی خویش این دهد یاری به مداحی و آن اندر غزل دیوان سوزنی سمرقندی714/ گاهی برای شکل دادن شعر به صورت مسمط،از قالبهای دیگر شعری نیز استفاده میکنند تا دگرگونی و تجددی در این قالب ایجاد کنند،مثلا فرخی سیستانی،از آمیزش قالب مسمط و ترجیعبند،قالبی نو میآفریند و شکلی تازه از مسمط را ارائه میدهد: ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید کلید باغ،ما را ده که فردامان به کار آید کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید تو لختی صبر کن،چندانکه قمری بر چنار آید چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید تو را مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید چنان دانی که هرکس را همی زو بوی یار آید بهار امسال پنداری،همی خوشتر ز پار آید از این خوشتر شود فردا،که خسرو از شکار آید بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی دیوان فرخی سیستانی و این بیت آخر در هر بندی تکرار میشود."