چکیده:
طی دو سده اخیر، جهان به سرعت در حال شهری شدن است. مهمترین جنبه و پیامد این فرایند، گسترش فضایی و پیشروندگی فیزیکی شهرها به سوی فضاهای روستایی میباشد که با انضمام روستاها به محدوده شهرها و تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک انجام می پذیرد. شهرهای کوچک اگر چه در آغاز جمعیت و محدوده اندکی دارند اما به سرعت به سوی اراضی کشاورزی و عرصههای روستایی پیرامون گسترش مییابند. در اروپا دغدغه مقابله با چنین روندی از اواخر سده نوزدهم با جنبش باغ شهرها آغاز گردید و از نیمه نخست سده بیستم، کشورهای اروپایی، ایالات متحده ژاپن و حتی فیلیپین، برنامههایی را برای مقابله با روند گسترش فیزیکی شهرها در اراضی حاصلخیز کشاورزی به اجرا گذاشتند و به موفقیتهایی نیز دست یافتند. اما کشورهای درحال توسعه که در تب و تاب گذار از جامعه کشاورزی به جوامع صنعتی شهری قرار داشتند، به سرعت مقدار زیادی از اراضی حاصلخیز خود را در برابر رشد فزاینده شهرها از دست دادند، در ایران نیز این روند از نیمه دوم سده بیستم آغاز گردید و به سرعت بر تعداد شهرهای کشور و جمعیت شهر نشین اضافه شد. در مقابل تعداد زیادی از روستاها یا به شهر تبدیل شدند و یا ضمیمه شهرهای بزرگ گردیدند. طی دهه اخیر، روند شتابان تبدیل روستاها به شهر، اگر چه با هدف بهره مندی روستاییان از خدمات شهری انجام پذیرفته است اما در مناطقی همچون جلگه های خزری، به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تخریب چشم اندازهای طبیعی منطقه منجر خواهد گردید، بویژه در مواردی که شهرهای تازه تاسیس از ترکیب چند روستا تشکیل شده اند، محدوده کم تراکم، نامتجانس و متخلخل آنها، در آینده ای نزدیک با ساخت و سازهای شهری پر خواهد گردید. برای جلوگیری از این روند نگران کننده نمی توان یکسره برنامه تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک را کنار نهاده و آن را اقدامی بیهوده قلمداد نمود، بلکه باید توسعه چنین شهرهایی را مطابق الگوهای فضایی و کارکردی متناسب با ناحیه پیش برد. مثلا در منطقه خزری، الگوی باغ - شهرها می تواند علاوه بر حفظ اراضی کشاورزی و چشم اندازهای روستایی و بهرهمندی اهالی از خدمات و امکانات شهری، توانمندی های گردشگری حوزههای روستایی را نیز فعال نماید.
خلاصه ماشینی:
"در این راستا، شهرهای مزبور را می توان باغشهرهایی با کارکردهای تولیدی، خدماتی و گردشگری به شمار آورد، چرا که سه جنبه مهم را در آنها می توان شناسایی نمود: 1- نقش بازاری: هسته اولیه بازار این شهرها درگرهگاه های جاده سراسری ناحیه و حوضه رودها شکل گرفته که بتدریج به مکان مرکزی روستاهای بالادست و پایین دست خود تبدیل شده و به ارائه کارکردهای زیر پرداخته اند: الف) بازار عرضه محصولات کشاورزی (بویژه برنج) و تامین نهادههای تولید، ب) تامین نیازهای روزمره روستاییان به وسیله خرده فروشیها، تعمیرگاهها و سایر واحدهای تجاری که البته پاسخگوی مشتریان بین راهی جاده اصلی اردبیل- آستارا- تهران نیز می باشند، ج) فعالیت های صنعتی فراوری محصولات کشاورزی مانند برنجکوبی و کارگاههای صنایع چوب، د) محل استقرار خدمات آموزشی، بهداشتی- درمانی، مالی- اعتباری و اداری – انتظامی.
بنابراین خانوارهای جدید و اضافه جمعیت آتی شهرها باید در محلههای مسکونی و خانه باغهای کنونی مستقر شوند که در حال حاضر از سرانه 1- قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغ ها، مجموعه قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی دوره چهارم1375 مسکونی بالایی برخوردارند (حدود 340 مترمربع در برابر استاندارد 65 متر در واحدهای مسکونی شهری) 2) برپایی باغشهر در محدوده یک بازار روستایی و 6 روستای کشاورزی از کوهپایه تا دریا که خود از محلههای متعدد و پراکندهای تشکیل شده است، موجب بهرهمندی اهالی از خدمات زیر بنایی و شهری می شود که پیشتر اجرای آنها به دلیل پراکندگی سکونتگاههای روستایی اقتصادی محسوب نمیگردید."