چکیده:
در این مقاله سعی شده است به این پرسش پاسخ داده شود که پیآمدهای اصلی توسعه نیافتگی در چند دهه اخیر در ایران چه بوده است.عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر این مسئله چه بوده و صاحبنظران و متخصصان اجتماعی در اینباره چه نظری دارند.هم چنین سعی شده است با توجه به ویژگیهای کشورهای توسعه نیافته،روند اهداف توسعه، سیاستها،عاملان اصلی توسعه،الزامات اصلی و کلیدی توسعه،و با بررسی اجمالی برنامه توسعه قبل و بعد از انقلاب،به این مسئله تحقیق پاسخ داده شد و راهکارهای کلان نگرانه در جهت تعیین سیاستها و برنامهریزیهای توسعه در ایران مورد بحث و تحلیل جامعهشناختی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"چنین سعی شده است با توجه به ویژگیهای کشورهای توسعه نیافته،روند اهداف توسعه،
اکنون این اتفاق نظر در کشور ما به وجود آمده است که کمبود تولیدات داخلی و وابستگی
چرا ایران با وجود دارا بون این همه امکانات باارزش،موفق به توسعه اقتصادی نشده
به رشد و پیشرفت جوامع دیگر در همین زمینه است که بدون در نظر گرفتن این مقایسه
حقیقت امر این است که پیدایش و توسعه اقتصادی-اجتماعی سرمایهداری در ایران
سکونت قبال و عشایر در ایران مانع بزرگی در راه توسعه اجتماعی و سیاسی بوده است.
اهداف عمدهء برنامه سوم عبارت بود از:افزایش نرخ رشد درآمد ملی،ایجاد اشتغال توزیع بهتر درآمدها،انجام اصلاحات ارضی،رشد کشاورزی و توسعه سریع
اهداف عمده برنامه سوم توسعه اقتصادی ایران بوده است،در اینجا اشاره کوتاهی به نتایج
معمولا در تبیین پدیده توسعهنیافتگی هریک از نظریهپردازان جامعهشناسی از علت یا عوامل مختلفی استفاده میکنند که میتوان این نظریات را به دو گروه تقسیم کرد:
دارند و جهان سوم برای توسعه باید از تکنولوژی دست دوم آنها استفاده کند.
1. تأثیر بر دولت:از آنجا که درآمد نفتی در کنترل کامل نخبگان دولتی است و این افراد
بنابراین،نخستین تأثیر عمده درآمدهای نفتی بر دولت این است که استقلال آن را در برابر جامعه افزایش میدهد و به علت دارا بودن
تأثیر دوم درآمدهای نفتی بر دولت این است که به واسطه خود آن درآمدها،توانایی و
استراتژیهای داخلی و نیز پیشنهاد و تعدیلات بین المللی لازم است که درک کاملا روشنی از مفاهیم توسعه و عقبماندگی(توسعهنیافتگی)داشته باشیم.
آنچه در پایان راهکار کلاننگرانه بایا تأکید کرد این است:حال که جامعه ایران در"