خلاصه ماشینی:
"اما در درک حقیقترویدادهای گذشتۀ تاریخ(و از آن جمله:شناخت دقیق عملکرد فقهای پیشین شیعه درحوزۀ مسائل سیاسی-اجتماعی)و،مثلا،در فهم واقعیت حوادث مشروطه،و تبییننحوۀ برخورد شخصیتی چون شهید شیخ فضل الله نوری و آقا سید محمد کاظم طباطبایییزدی صاحب عروه با جناحها و جریانات گوناگون آن روزگار(اعم از عناصر مسلط حاکم ازشاه و درباریان و دیوانیان تا عناصر مخالف و مبارز مؤثر)،علاوه بر توجه به نقاط ضعفو جهاد فساد هر شخص و گروه و جناح و جریان،آشنایی با نقاط قوت و جهات امتیازآن در قیاس با اشخاص،جناحها و جریانات رقیب نیز ضروری است؛وگرنه راه بر یک&%04412IMTG044G% قضاوت همهجانبه و واقعبینانه بسته خواهد بود و،در نتیجه،نه به رمز«مماشات وتسالم»و احیانا«حسن رابطۀ»نسبی شیخ شهید با،مثلا،عین الدوله-در نیمۀ نخستصدارت وی در پیش از مشروطه-پی خواهیم برد،نه جمعبندی کلی شیخ از نقاط قوتو ضعف جناحها و جریانات(که ملاک و مبنای اصلی او در تنظیم و تعیین نحوۀ برخورد باآنها بوده است)برایمان روشن خواهد بود،و نه اصولا به شناختی دقیق و تحلیلیواقعبینانه از مبانی نظری و عملی شیخ در حیات سیاسی-اجتماعی وی قادر خواهیمشد و نه حتی دفاعی که رهبر فقید انقلاب اسلام و دیگر علمای دین(از قبیل علامهامینیها و شیخ آقا بزرگ تهرانیها و ادیب پیشاوریها و محمد علی اردوبادیها)ازعظمت علمی و شرافت اخلاقی و هوش سیاسی شیخ شهید نمودهاند،قابل هضمخواهد بود؛چنانکه اگر تحلیلمان از تاریخ صفویه و حوادث سیاسی-اجتماعی آن دوراندقیقا منطبق بر نحوۀ نگرش و تحلیل امثال کسرویها و برخی از روشنفکران مذهبیمعاصر باشد،پیداست که جز به همانگونه قضاوتها و نتیجهگیریها نخواهیم رسید."