چکیده:
یکی از ابرمردان اسطورهای فرهنگ باستانی ما ایرانیان پشوتن-پسر بزرگتر گشتاسپ-است که بنابر سنت مزدیسنا ازورجاوندان و جاودانگان به شمار میآید.وی در کنگ دژ-که بنابر نقل بندهش و دینکرت آغاز جای رستاخیز ایران خواهد بود-زندگی میکند و در اواخر هزاره زردشت به عنوان یک نجاتبخش به ایرانشهر خواهد آمد. پشوتن در شاهنامه فردسی نیز از برگزیدگان خاندان گشتاسپ است و همان قداستی را که در متون زرتشتی به او نسبت داده شده است،تقریبا حفظ کرده است؛اما در بهمننامه ایرانشاه بن ابی الخیر روایتی دیگر در مورد او وجود دارد و آن اینکه پشوتن انوشه روان و بیمرگ به دست بانو گسپ،دختر رستم،کشته میشود!چنین مینماید که این نکته بیانگر آن است که سراینده بهمننامه در تدوین داستان دنبالهرو سنت زردشتی نبوده،و یا شاید برخورد او با داستان دلیل استواری بر زندگی و رشد مستقل روایات حماسی از مراکز دینی زردشتی است.
خلاصه ماشینی:
"پشوتن در شاهنامه فردسی نیز از برگزیدگان خاندان گشتاسپ است و همان قداستی را که در
ایرانشاه بن ابی الخیر در سرودن بهمننامه و نمایش رفتار پشوتن دنبالهرو سنت زردشتی
همانگونه که از روایات فوق برمیآید پشوتن یکی از جاودانان است که در اواخر
در شاهنامه بارزترین چهره پشوتن را در داستان رستم و اسفندیار میتوان دید.
این داستان طرفدار راستی و حق است چون اسفندیار برای بستن دست رستم به زابلستان
اندیشه به کار برد و با جان خود ستیز نکند زیرا رستم تسلیم وی نمیشود:پشوتن بدو گفت بشنو سخن همی گویمت ای برادر مکن
(همان:272) وی در این داستان رازدار و مشاور اسفندیار و به تعبیری صدای عقل او است.
بردن رستم و اسفندیار درمییابد بههمینسبب سخت نالان و نگران است و میگوید:میان جهان این دویل را چه بود که چندین همی رنج باید فزود
(همان:053-943) چنانکه پیداست در شاهنامه سخنی از مرگ پشوتن به میان نیامده است.
مشاور بهمن است:نخستین پشوتن بیامد برش کجا بود دستور و هم گوهرش
نخوردند؛از اینرو پشوتن به آنها گفت:چرا سوی این خوان نیازید دست چنین بر سر نان نباید نشست
در این هنگام است که بانو گشسپ به خشم آمده و با شمشیر یمانی خود پشوتن را به
روایات بسیار دیگری در ایران رایج بوده یا به وجود آمده،و این حیات و تحول حماسه از اختیار و نظارت محافل زردشتی به دور بوده است.
چنانکه دیدیم داستان پشوتن که هم مورد استفاده فردوسی و هم ایرانشاه بن ابی الخیر
ایرانشاه بن ابی الخیر در سرودن این داستان دنبالهرو سنت زردشتی نبوده است و یا اینکه"