چکیده:
از تعمق دانشمندان،سخنپردازان و شارحان بزرگ دنیا،در اقیانوس بیکران نهج البلاغه قرنها میگذرد،اما هنوز جان کلام مولا امیر المؤمنین امام علی(ع) به کمال،توصیف و تبیین نشده است،چرا که نهج البلاغه،دانشنامهء الهی،دون کلام خالق و والاتر از کلام مخلوق است و دو امتیاز ویژه دارد:یکی فصاحت و بلاغت و دیگری چندبعدی بودن آن؛گنجینهای بیپایان که از امیر بیبدیل ملک سخن علی ابن ابی طالب(ع)سرزده است؛همو که فرمود:«به راستی ما فرماندهان سپاه سخنیم؛ریشهء درخت در میان ما دویده و جا گرفته و شاخههایش بر سرما آویخته است»(خطبهء 233). بهخاطر چنین ویژگیهای بینظیری است که شارحان بیشماری تلاش کردهاند نهج البلاغه را به دقت مورد بررسی و کنکاش قرار دهند؛گنه سخن مولا را به فراخور معرفت خود دریابند و به خواننده منتقل نمایند. ابن ابی الحدید یکی از دهها شارح بزرگترین شاهکار ادبی بشر میان عرب و عجم میباشد که در تفسیر«أخو القرآن»قلم فرسایی کرده است.این مقاله بر آنست ضمن معرفی معروفترین شرح نهج البلاغه(شرح ابن ابی الحدید)و شخصیت خالق آن،روش وی در این اثر را مورد نقد و بررسی قرار دهد و به این سؤال پاسخ دهد که:آیا شرح بیست جلدی ابن ابی الحدید،به واقع،تبیین دقیق کلام نورانی و روشنگر امیر المؤمنین امام علی-علیه السلام-هست یا نه.
خلاصه ماشینی:
به دور از این قیل و قالها و با ژرفنگری در مضمونهای علویّات سبع و موضوعات طرح شده در شرح ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه میتوان بهطور قطع و یقین به سنّی بودن این شخصیت حکم کرد؛چرا که اگر او در جوانی در قصاید مذکور از مناقب مولای متقیان و امیر مؤمنان سخن رانده است و خلیفهء اوّل و دوم را بهخاطر فرارهای مکرّر از میدانهای پیکار با مشرکان نکوهش کرده،امّا در اواخر پنجاه و نه سالگی که به نگاشتن شرحی بر نهج البلاغه روی آورد،عقیدهاش را مبنی بر عدم نص دال بر امامت امیر المؤمنین امام علی-علیه السلام-؛صحیح و شرعی بودن بیعت با ابو بکر،جواز تقدّم مفضول بر افضل در امامت،عدم تولّد امام مهدی-علیه السّلام- جواز صدور گناه صغیره از پیامبران،برتری ملائک بر انبیاء،معصوم نبودن امام و....
کتاب الفلک الدائر علی المثل السائر در فنّ کتابت و انشاء؛نظم کتاب فصیح ثعلب که موضوع آن،دانشهای زبانی است؛العبقریّ الحسان که شامل مطابی دربارهء کلام،منطق،علوم طبیعی،اصول،تاریخ و شعر است؛الإعتبار علی کتاب الذریعة فی أصول الشریعة؛شرح الآیات البینات اثر امام فخر رازی در علم کلام؛شرح کتاب الیاقوت نوبختی در علم کلام؛شرح الغرر اثر ابو الحسن بصری در علم کلام؛تعلیقات بر کتاب المحصول امام فخر رازی در اصول فقه؛و آثار دیگری که بالغ بر 02 اثر میباشد و امّا معروفترین تألیف ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغه است که به سه انگیزه آن را به رشتهء تحریر درآورد: 1)درخواست وزیر مؤید الدّین علقمی(که خود ابن ابی الحدید در صفحهء 4 مقدّمه ذکر کرده است)2)به رخ کشیدن دانشهای گوناگون خود(که از وجود مطالب گوناگون کلامی،تاریخی،علمی،فقهی و...
امّا در نقد تاریخی شرح ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه میتوان گفت: ذکر وقایع تاریخی مانند نشان دادن اوضاع سیاسی-اجتماعی خلافت عثمان، معرّفی چهرهء حقیقی معاویه و به تصویر کشیدن ماهیت بیعت شکنان،واقعا مفید است و در درک شرایط دوران امامت و ولایت امیر المؤمنین امام علی-علیه السّلام-و پیش از ایشان،کمک میکند.