چکیده:
داوری دربارهء امتیاز رویتر در دوران قاجار و حتی سالیان بعد بسیار مشکل بود.با در نظر گرفتن موقعیت سیاسی استراتژیک ایران در نگاه دولتهای بزرگ و ضرورت نوسازی ایران،کم نبودند پژوهشگرانی که موانع درونی نوسازی در کشور را برجسته میساختند و چشمان خود را بر شتابزدگیهای میرزا حسین خان میبستند.امروزه دیگر قضاوت دربارهء قراردادهای استعماری همانند قرارداد رویتر،1919،قرارداد دارسی و تأسیس نظامهای مستشاری امریکایی با پوشش خیرخواهانه چندان مشکل نیست.با این وصف و به رغم گذشت بیش از یکصد سال از آن تاریخ،ذهن پرتبوتاب روشنفکر ایرانی درصدد است تا با گره زدن دو سطح تحلیلی خردوکلان راهی جدید برای فهم امتیاز رویتر باز کند تا شاید شتابزدگیهای سادهلوحانهء میرزا حسین خان و خطر به تاراج رفتن هستی ایران زمین به دست فردی یهودی کمرنگ شده،پیشرفت نکردن کشور به پای نهضت مقاومت ملی در برابر امتیاز خارجی گذاشته شود!
اینجاست که ضرورت ایجاب میکند تا نگارنده با طرحی نظری،دستمایههای درونی سیاست میرزا حسین خان سپهسالار را شالودهشکنی کند.این نوشتار دارای دو قسمت است که در قسمت اول چارچوب تحلیلی این نگاه بررسی میشود.در قسمت دوم با توجه به متنبندی فضای گفتمانی آن سالها دلایل طبیعی شکست امتیاز رویتر از نظر علمی بررسی میشود.
خلاصه ماشینی:
"با این وصف و به رغم گذشت بیش از یکصد سال از آن تاریخ،ذهن پرتبوتاب روشنفکر ایرانی درصدد است تا با گره زدن دو سطح تحلیلی خردوکلان راهی جدید برای فهم امتیاز رویتر باز کند تا شاید شتابزدگیهای سادهلوحانهء میرزا حسین خان و خطر به تاراج رفتن هستی ایران زمین به دست فردی یهودی کمرنگ شده،پیشرفت نکردن کشور به پای نهضت مقاومت ملی در برابر امتیاز خارجی گذاشته شود!
دلیل این موضوع روشن است؛از یکسو،به برکت شالودهشکنی میتوان جهان شمولی سرشت رفرمهای اقتصادی را به هماوردی طلبید و نشان داد که منازعهء میان متنها از سنخ سیاسی است و نه اقتصادی،از سوی دیگر رهایی هر لفظ،از جمله نوسازی تجویزی،از متن اصلی خود و مهاجرت به سوی متنهای دیگر به منظور جایابی گفتمانی یا با مقاومت متنهای میزبان روبهرو خواهد شد یا در روند جاگیری در متنهای جدید باید هویت خود را برپایهء مکان و متن جدید تعریف کند.
سرعت ترقی میرزا حسین خان و رسیدن او به قدرت و شتاب در واگذاری امتیاز رویتر تردیدی باقی نمیگذارد که از یکسو موازنهء قدرت میان روسیهء تزاری و انگلستان بهم ریخته بود و از سوی دیگر با توجه به اینکه متأسفانه در دوران قاجار سیاست موازنهء مثبت نقشی تعیینکننده در روابط ایران با قدرتهای بزرگ داشت و اینکه نوع اصلاحات سیاسی یا سرمایهگذاری خارجی نقش برتر را به انگلستان میداد؛میرزا حسین خان نمیتوانست بدون کمک دولت انگلستان چنین شتابان نردبان قدرت را تا رسیدن به صدارت طی کند."