چکیده:
در برنامه چهارم توسعه مقرر شده است که 3/31 درصد از رشد اقتصادی پیشبینی شده در برنامه از طریق بهبود بهرهوری صورت گیرد.واضح است که اولین قدم برای تدوین برنامه ارتقا بهرهوری در بخشهای مختلف اقتصادی کشور جهت پیگیری این هدف،سنجش بهرهوری در این بخشها و تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر آن است.گرچه در مورد بهرهوری در بخشهای مختلف اقتصادی ایران مطالعات بسیاری انجام شده اما در مورد بخش نفت بدلیل ویژگیهای خاص این بخش مطالعات بسیار اندکی صورت گرفته و تقریبا زمینه تحقیقی آن بکر باقی مانده است.در این مقاله سعی شده است نکات مهم و مختص صنعت نفت در محاسبه بهرهوری،و همچنین تاب تولید این بخش به تفصیل مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و در نهایت تابع تولید پیشنهادی مورد برآورد قرار گیرد.از اینرو تاریخ تولید با لحاظ عامل منابع طبیعی مورد بحث قرار گرفته و سپس به بخش نفت تعمیم داده شده است.تاثیر مسلط مواردی همچون رژیم مالی حاکم بر بخش نفت ایران،الزام به رعایت سیستم سهمیهبندی سازمان اوپک و مدیریت ظرفیت ما زاد تولید در تابع تولید این بخش،کاستیهای آماری،موقعیت ذخائر نفتی کشور در نمودار تولید نفت هابرت که بهرهوری این بخش را شدیدا تحت تأثیر قرار میدهند به تفصیل مورد بررسی قرار گرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
"اگر از این عبارت دیفرانسیل جزئی گرفته و نرخ رشد را با نماد (r) نشان دهیم عبارت زیر بهدست میآید: (به تصویر صفحه مراجعه شود) ضریب (k) نشاندهنده سهم منابع طبیعی در درآمد میباشد و این سهم بدلیل ارزشگذاری کمتر از حد آن کمتر از واقع نشان داده میشود باوجود این فرمول فوق برای بررسی برخی آثار منابع طبیعی به شرح زیر مناسب است: -در این فرمول آثار خطرات زیستمحیطی روی همه عوامل تولید و توسعه تکنولوژی(که به عوامل دیگری وابسته است)نادیده گرفته میشود.
این نکته که بهبود بهرهوری منابع طبیعی مهمترین کمک برای رسیدن به وضعیت توسعه پایدار میتواند باشد؛اگر این منافع بالقوه در هر واحد تولید را با ضریب (b) نشان دهیم عبارت بالا به شرح زیر است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) بنابراین اگر منافع اقداماتی که برای حل مسائل زیستمحیطی انجام میشود بزرگتر از هزینههای آن باشد خالص اثر این فعالیتها موجب افزایش رشد اقتصادی میگردد.
اما از آنجا که سرمایهگذاری در بخش نفت ایران بعد از انقلاب و حدودا از سال 1375 آغاز و میزان آن بسیار پایین بوده است(بدون در نظر گرفتن بخش گاز)میتوان گفت این عامل تقریبا ثابت بوده و در عمل باعث کاهش قدرت تولیدی شده کاهش بهرهوری عوامل تولید را به دنبال داشته است."