چکیده:
همگرایی و واگرایی میان گروهها و فرقههای اسلامی در بغداد دوره آل بویه زمینه مناسبی برای تولید فکر و گاه بحران بود. در این بین امامیه نیز با بهرهگیری از اقتدار آل بویه و همراهی با آنان از یک سو و حنابله به دلیل بهرهمندی از جایگاه خلافت عباسی، در دو قطب مخالف قرار گرفته بودند. اختلاف اساسی حنابله و امامیه در باورهای کلامی است. تفاوت و اختلاف اندیشهای آنان در مسائل سیاسی نیز از بروندادهای همین مسأله است که سبب بروز تنش در دیگر مسائل شده است. از مهمترین موضوعات فکری کلامی بین آنان، توحید، کتاب، سنت، جایگاه نبی و پیامبر، جایگاه امام و امامت، امر به معروف و نهی از منکر و بحث بسیار مهم جایگاه صحابه است.در این نوشتار، بحث صحابه، امر به معروف و نهی از منکر، نبوت و امامت از دیدگاه این دو فرقه بررسی شده و شباهتها و تفاوتهای دیدگاه آنان تبیین گردیده تا زمینه همفکری و تقابل فکری کلامی بین آنان مشخص شود.
خلاصه ماشینی:
"البته این نکته را باید در نظر داشت که حنابله مانند معتزله و امامیه و برخی فرقههای دیگر دارای اصول اعتقادی مشخص و معین نیستند، بلکه به سه مسئله مهم کتاب، سنت و فتوا و عملکرد صحابه و یاران پیامبر توجه بسیاری میکنند و به آنها حساسیت و تعصب شدیدی دارند.
197 گزارشی از حنابله وجود دارد: خلفا، یاران دهگانه و دیگر صحابه از بهترین مردم هستند و هیچ کس نباید از بدیهای آنان سخنی بگوید و در غیر این صورت بر سلطان لازم است او را تأدیب و عقوبت نماید و باید توبه کند و اگر چنین نکرد و دو باره کار خود را تکرار کرد، عقوبت و زندان تا زمان مرگ یا بازگشت و توبه ادامه مییابد.
شاید بتوان گفت که اهل سنت و به ویژه حنابله برای مقابله با شیعه و گروههای مخالف، دیدگاهها و آرای صحابه را مطرح کردهاند و نسبت به آن حساسیت نشان دادهاند، همان گونه که معتزله امر به معروف و نهی از منکر را به دلایلی در اصول خمسه خود آوردند و روی آن حساسیت داشتند، اما نبوت و امامت را نیاوردند.
با توجه به تأکید حنبلیان بر حفظ کتاب و سنت و استناد به ظاهر آیات و روایات برای جلوگیری از تحریف آموزههای دینی و ورود برداشتهای غیرواقع بینانه به اسلام، به نظر میرسد که ضرورت داشت عنایت بیشتری از سوی آنان درباره نبوت صورت گیرد و همانگونه که درباره صحابه و جایگاه آنان بحث و گفتوگو داشتند، باید درباره پیامبر نیز چنین میکردند."