چکیده:
IBبه دنبال اظهارنظرها و گفتگوهای علمی پیرامون«روشهای نوین تولید مثل انسان از دیدگاه فقه و حقوق»مشهور به«باروری یا لقاح مصنوعی»و ضرورت بکارگیری روشهای باروری کمی( ART )در درمان نازایی،مجلس شورای اسلامی در تاریخ 8/5/82،قانون«نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور»را به تصویب رساند.
بحث از قانون مصوب از دو دیدگاه فقه و حقوق،روشن میسازد که قانون جدید تا چه اندازه با اصول و قواعد کلی حقوق و منابع فقهی منطبق است، و کودکی که از طریق روشهای باروری کمی( ART )متولد میگردد،از لحاظ حقوقی چه رابطهای با زوجین متقاضی جنین دارد؟وضع حقوقی او از حیث نسب و آثار آن چیست؟و زوجین دریافتکننده جنین نسبت به کودک مولود،چه حقوق و وظایفی دارند؟
خلاصه ماشینی:
"جنین ارزش اقتصادی دارد و مال محسوب میگردد تا بتواند موضوع اعمال حقوقی معوض یا غیر معوض قرار گیرد؟و بهطور کلی آیا جنین و اجزای اولیه سازنده آنکه اسپرم و تخمک میباشد در قالب اعمال حقوقی بیع، هبه،صلحخواه در مقابل اخذ عوض(پول یا غیر آن)یا بدون آن قابل انتقال به دیگری میباشند؟و امکان اعراض یا رفع ید از آنها وجود دارد،یا خیر؟از طرفی دیگر،آیا اطلاق عنوان جزء البدن بر عناصر اولیه سازنده جنین،یعنی اسپرم و تخمک صحیح میباشد و میتوان این عناصر را همچون چشم و کلیه و سایر اعضای بدن دانست یا صدق چنین عنوانی بر آنها مشکوک و مردد است؟و اصولا معامله و فروش اعضای بدن قراردادی صحیح است؟یا مخالف با شأن و کرامت انسانی میباشد؟ این پرسشها و دهها پرسش دیگر،همچون حکم فرزند حاصل از نطفه تجمید شده،حکم مالکیت اعضای قطع و جدا شده از بدن،اجاره رحم، تلقیح پس از مرگ صاحب نطفه،که با مسائلی همچون قراردادهای راجع به حقوق مربوط به شخصیت،حقوق جنین ناشی از تلقیح و مسائل دیگر گره خورده است،پرسشهایی است که پاسخگویی به همه آنها مستلزم تدوین نوشتهای جامع و مفصل میباشد و در این مختصر نمیگنجد.
نتیجهگیری و پیشنهاد از مجموع مباحث طرح شده،چنین مشخص گردید که تکون طفل از تلقیح نطفه مرد و زنی که رابطه زوجیت دارند در خارج از رحم و انتقال آن به رحم زن متقاضی نازا که شوهر وی راضی به دریافت جنین میباشد موضوعی است که با هیچ یک از مقررات شرعی تنافی و برخورد ندارد و شناسایی چنین نسبی و الحاق آن به زوجین متقاضی به نحوی که کودک مولود از همه حقوق نسب مشروع برخوردار باشد،با اصول و قواعد کلی حقوق منطبق میباشد."