چکیده:
از ویژگی های ضروری برای موفقیت در تربیت، داشتن گشودگی اخلاقی، یا به تعبیری سعه صدر و داشتن ظرفیت بالای تحمل از جانب مربی است. این مقاله درصدد مفهوم شفاهی گشودگی اخلاقی و تبیین جایگاه آن در عرصه تربیت اسلامی است. برای این منظور، علاوه بر طرح تساهل منفی و مثبت پیشینه تاریخی را از منظر اندیشمندان غربی به ویژه ویلیام هر بررسی و به شواهد قرآنی و روایی موضوع نیز اشاره می شود و برای مبانی انسان شناختی و جامعه شناختی سعه صدره دلالت هایی آورده و از حیث تاریخی نیز با چند برهان، استدلال می شود و در نهایت به نتیجه گیری و جمع بندی بحث اشاره می شود و در چهار محور مشخص، نتایج به دست آمده ارایه می شود.
خلاصه ماشینی:
"(تفسیر نور،ج 7،ص 129)محور سوم-نسبت پیامبران و خاطیان: با توجه به این واقعیت که در برابر دعوت انبیاء بیشتر مردم به مقاومت و مخالفت برخاسته و به پیامبران ایمان نیاوردند«بل اکثرهم لا یؤمنون»(بقره/100)،بلکه عده قلیلی در برابر نعمتهای الهی راه سپاس را در پیش گرفتند«و قلیل من عبادی الشکور»(سبأ/13)،لذا این سؤال اساسی مطرح است که شیوه رفتار پیامبران با مخالفان و خاطیان چگونه است؟در این زمینه به چند نکته عمده باید توجه کرد: 1-ابتدا در مقابله با فرعون،به حضرت موسی(ع)و برادر او،هارون دستور میدهد که با او(فرعون)به نرمی سخن گفته(فقولا له قولا لینا)(طه/44)و به او بگویند:آیا دوست دارد پاک شود؟«هل لک الی ان تزکی»(نازعات/18)با توجه به اینکه مخاطب آن دو پیامبر خدا، فرعونی است که نه تنها اظهار خدایی کرده،بلکه بالاتر از آن،خود را خدای بلندمرتبه خواند ؛«فقال انا ربکم الاعلی»(نازعات/24) 2-در مواردی به پیامبر اسلام(ص)دستور منع مقابله با اذیت و استهزاء با دشمنان را داده و به حسن خلق و نیز با خیرخواهی به سوی حق دعوت کردن از آنها امر فرموده؛«و اصبر علی ما یقولون و اهجرهم هجرا جمیلا»(مزمل/10)و(ترجمه تفسیر المیزان،ج 39،ص 242)و فرمود آنها را اندکی مهلت بده«و مهلهم قلیلا»(مزمل/11)یعنی«همان زمان اندکی که در زمین زندگی میکنند به آنها مهلت بده»(ترجمه تفسیر المیزان،ج 39،ص 243) 3-زمانی که عدهای از خاطیان و گنهکاران اعتراف به تقصیر خود دارند،«انا کنا خاطئین» (یوسف/91)از زبان پیامبر خدا(حضرت یوسف(ع)فرمود:«امروز هیچ خجل و متأثر نباشید که من عفو کردم،خدا گناه شما ببخشد«قال لاتثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین»(یوسف/92)و زمانی دیگر که همان گنهکاران از پدر خود(حضرت یعقوب) درخواست دارند که بر تقصیرات ما از خدا طلب آمرزش کن«استغفر لنا ذنوبنا انا کنا خاطئین» (یوسف/97) 4-زمانی که قوم نوح(ع)تهمتهایی نظیر جنون(قمر/9)،دروغگویی(هود/27)، گمراهی(اعراف/60)و برتریطلبی(مؤمنون/24)به آن حضرت زدند و اعتراضهایی به آن حضرت داشتند(هود/27 و شعراء/116)پاسخ حضرتش به تهمت دروغگویی و اعتراض به اینکه آن حضرت بشر است(هود/27)این بود:«من با دلیل و برهان از جانب خداوند آمدهام و دارای معجزه هستم»(هود/28)و در رد اتهام به اینکه پیروان او تهیدست و گمنام هستند (هود/27)فرمود:«من پیامبر مال و ثروت نیستم که ثروتمندان را بپذیرم و تهیدستان را طرد کنم،من پیامبر الهی هستم و برای هدایت همه آمدهام(هود/29)(منشور جاوید،ج 11،ص 120)و(هزار و یک نکته از قرآن کریم،108 و 109)محور چهارم-نسبت مردم و خاطیان بر اساس برخی آموزههای قرآن،مؤمنان در قبال مشرکان و کافران از دشنام دادن منع شده اند؛«و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم..."