چکیده:
نوشته حاضر به بررسی جریان سلفیگری نوین (وهابیت) به عنوان یکی از موانع اساسی وحدت اسلامی میپردازد. رویکرد افراطیای که سلفیان وهابی اتخاذ نمودهاند، فصل مشترکی برای گفتوگو و در نتیجه وحدت وجود نخواهد داشت. برخلاف ادعای وهابیان که مدعی پیروی از سلف صالح هستند و باورهای خود را به خصوص در مسئله تکفیر پیروان دیگر مذاهب اسلامی، به سلف منتسب میکنند، بسیاری از محققان و عالمان شیعه و سنی این ادعا را مورد انکار قرار دادهاند. با بررسی و مقایسه دقیق عقاید وهابیت و آرا و اندیشههای سلف نیز به وضوح میتوان دریافت که آنچه محمدبن عبدالوهاب و هواداران او در قرن دوازدهم مطرح کردهاند، با اندیشه و شیوه سلف کاملا متفاوت است.
Present article delves into the current of modern Salafism (Wahhabism) as one of the fundamental obstacles of Islamic unity. Radical approach، taken by Wahhabies leaves no common ground for negotiation and consequently unity. Unlike Wahhabies’ view point who claim to follow pious predecessor، particularly in regard with anathematizing other religious schools’ followers، plethora of Shi’a and Sunni scholars and researchers have rejected this idea. The contradiction of what Mohammad Ebn-e Abdul Wahhab and his companions have brought up، with predecessor’s thought and view point is vividly detectable through subtle investigation and comparison of Wahhabies tenets and opinions and those of predecessor.
خلاصه ماشینی:
"حال پرسش اساسی این است که آنچه محمدبن عبدالوهاب و هواداران او در سده دوازدهم مطرح کردند، آیا واقعا احیای مجدد شیوه سلف بود؟ به بیان دیگر، آیا جریان وهابیت را میتوان امتداد همان فراگردی دانست که از احمدبن حنبل آغاز گشته بود و ابنتیمیه آن را با تغییراتی احیا نموده بود؟ همانگونه که وهابیان، وهابیت را نه نحلهای جدید، بلکه همان مذهب سلف صالح میدانند و از اینرو، خود را «سلفیه» مینامند، زیرا آنان مدعیاند که در اعمال و افعال خود، از سلف صالح، یعنی از اصحاب پیامبر اکرم( و تابعین آنان پیروی میکنند.
233 ابوزهره در باره سلفیان مینویسد: آنان در چهارم هجری ظهور کردند و از حنبلیان بودند و چنین میپنداشتند که تمام آرایشان به امام احمدبن حنبل منتهی میشود، همان کسی که عقاید سلف را زنده کرد و در راه آن جنگید؛ سپس در قرن هفتم ظهور تازهای یافتند و شیخ الاسلام، ابنتیمیه این گرایش را دوباره زنده کرد و در فراخوانی به آن بسیار کوشید و مسائل دیگری را به آن افزود که اوضاع آن دوران او را به اندیشیدن در باره آنها واداشته بود؛ سپس در قرن دوازدهم هجری در شبه جزیره عربستان محمدبن عبدالوهاب این اندیشه را زنده کرد که وهابیان همچنان تا امروز منادی این افکارند و برخی از عالمان مسلمان نیز با شور و هیجان به حمایت از آن برخاستهاند."