چکیده:
خارجی جمهوری اسلامی ایران تاکنون بوده است. طبق یافتههای این مقاله،تئوریهای روابط بینالملل در ارائه درکی مطلوب از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قاصرند،به همین جهت پیشنهاد میشود که سیاستگذاری خارجی و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران منوط به در نظر داشتن مقدورات،تواناییها و خواستهای داخلی و محذورات و خواستهای بینالمللی باشد.توجه صرف محقق به یکی از زوایای مذکور،درک جامعی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه نمیدهد. نظریهها با ترسیم چشمانداز تازه موجب توجه به واقعیات و درک علل و معلولهایی میشوند که بیاعتنایی به مبانی نظری،به نادیده گرفتن آنها منجر میگردد.در این راستا نقد و بررسی تئوریهای روابط بینالملل که در مطالعات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده پژوهشگران این عرصه قرار گرفته،ضرورت مییابد.در این بررسی یافتههای زیر حاصل شد: -کارآیی لازم تئوریهای روابط بینالملل در تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران،بسته به نوع تئوری و محدوده زمانی مورد استفاده متغیر میباشد. -استفاده از صرفا یک تئوری روابط بینالملل جهت تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران،درک کاملی از سیاست خارجی به ما نمیدهد. -استفاده از نظریات عقلگرایانه پوزیتویستی،گفتمان مسلط در تجزیه و تحلیل سیاست
خلاصه ماشینی:
"اصول سیاست خارجی ایران در این دوره را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود: 1-پرهیز از آرمانگرایی-از جمله مخالفت با گروههای مدعی صدور انقلاب-و سعی در داشتن دیدی واقعگرایانه در سیاست خارجی با قبول نظم نوین جهانی،که ایالات متحده آمریکا داعیهدار آن بود؛ 2-تلاش در جهت حفظ و تثبیت انقلاب و نظام تازه تأسیس؛ 3-کوشش در جهت وصول به هدف مذکور از طریق همکاری با ایالات متحده آمریکا؛ 4-ارجحیت قائل شدن برای منافع ملی مبتنی بر ناسیونالیسم ایرانی،در تزاحم با منافع و مصالح اسلامی؛ تئوری سازهانگاری،مناسب تحلیل این دوره از سیاست خارجی ایران نیست؛چرا که به نظر آنها شکلگیری منافع ناشی از هویتها است و هویتها که الهام بخش منافع در نتیجه کنشها هستند، توسط هنجارهای بین المللی و داخلی شکل میگیرند.
در یک جمعبندی میتوان اصول سیاست خارجی ایران در دوره توسعهگرایی اقتصادمحور را در موارد زیر خلاصه کرد: 1-در دستور کار قرار گرفتن عادیسازی روابط با سایر کشورهای جهان؛ 2-برقراری ارتباط با سایر کشورها به خاطر ملزومات اقتصاد داخلی و سازندگی؛ 3-جایگزینی درک ایدئولوژیک از سیاست جهانی با درک ژئوپولتیک از آن؛ 4-تلاش در جهت عضویت فعال در سازمانهای منطقهای و بینالمللی؛ 5-انعطافپذیری و جهتگیریهای مصلحتگرایانه جهت خروج ایران از انزوای سیاسی تحمیل شده،ناشی از جنگ عراق علیه ایران؛ 6-تأکید بر صدور انقلاب از طریق پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور،تا بدین ترتیب انقلاب با الگو شدن برای سایر محرومان صادر شود."