چکیده:
یکی از سطوح مهندسی و مدیریت،مهندسی و مدیریت سازمان است.سازمانها،بخش اعظم جوامع را در برمیگیرند.سازمانهایی انسانی محسوب میشوند که سازگار با فرهنگ و ارزشهای محیطی خود،مهندسی و مدیریت شوند.نهادهای انقلاب اسلامی،مصداق سازمانهای فرهنگمداری هستند که با حاکم بودن رویکرد فرهنگ و ارزشهای اسلامی- ایرانی در مهندسی و مدیریت آنان،میتوانند تحققبخش اهداف و آرمانهای الهی و اسلامی بوده و محیط مناسبی را برای رشد و تکامل انسان فراهم سازند.مبانی مهندسی و مدیریت سازمانها براساس فرهنگ و ارزشهای حاکم بر آنها احصاء میشود.کل نگری و رویکرد سیستمی،اصالت اهداف فرهنگی و تکاملی انسان،پیروی از الگوهای راهنما،انسانمداری در مقابل سازمانمداری،تکامل محوری در مقابل اقتصادمحوری و مصالح فردی در مقابل منافع فردی،مبانی ششگانه برشمرده شده برای مهندسی و مدیریت فرهنگی سازمانها میباشد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین درصورتیکه انسانها مصالح خود را بر منافع مادی ترجیح دهند و آنها را بخوبی بشناسند،نتیجه این خواهد شد که: 1-سازمانها صرفا به عنوان مجموعهای جهت تأمین منافع مادی شکل نمیگیرد،بلکه به صورت مجموعهای انسانی با طبیعت و فطرتی نهادی چون خانواده در خواهند آمد که همه افراد درپی مصالح خود و رسیدن به تکامل و رشد بعد انسانی خود بوده و در حقیقت آنرا وسیلهای میسازند تا علاوه بر تأمین معاش خویش با همکاری و رسیدن به توانی مضاعف،راه کمال را طی نمایند.
«مدیریت اسلامی،مدیریتی است که زمینه رشد انسان به سوی الله را فراهم مینماید و مطابق کتاب، سنت،سیره و روش پیامبر(ص)و امامان معصوم(ع)و علوم و فنون و تجارب بشری جهت رسیدن به (1)- sanaste اهداف نظام در ابعاد مختلف،همانند یک محور،مدار و قطب عمل میکند»(دفتر بررسی ارزشهای حاکم بر نظام اداری،2731) نتیجه برای درک بهتر مهندسی فرهنگی سازمانها و چگونگی مدیریت آنها باید با نگرشی برتر از نگرش کنونی به مسائل و موضوعات رهبری و مدیریت در سازمان پرداخت.
نهادهای انقلاب اسلامی را میتوان در درجه اول تشکلهایی برای افراد معتقد به ارزشهای نوین مطرح شده از طرف انقلاب اسلامی،برای حفظ و اعتلای اعتقاد و باور خود به این ارزشها و نهادینه کردن آنها در وجود خویش،برای رسیدن به تکامل تلقی نمود و در درجه بعد عهدهداری وظایف و مأموریتی که حاصل انجام آن علاوه بر تأثیرات تکاملی برای اجتماع،رشد و تکامل سازمان و اعضاء آن نیز بر آن مترتب است،دانست."