چکیده:
بررسی اندیشههای محمداقبال لاهوری در رابطه با فرهنگ آلمان از طریق آثار نثر و نظم وی بوسیله روش تحقیقی ارتباط و تبادل بین فرهنگها،در تجزیه و تحلیل،نقد و بررسی فرهنگهای بیگانه و بخصوص فرهنگ مدرن اروپا،علل پیشرفت و یا رکود تمدنها به دانشجویان و محققان کمک مؤثری میکند.تاثیر نقطه نظرات اندیشمندان نوگرای آلمانی بر اقبال به گونهای بود که وی نه تنها به نقد و بررسی جهان مدرن پرداخت،بلکه توانست فرهنگ شرق و بخصوص جامعه اسلامی را مورد ارزیابی قرار دهد.اقبال فلسفه را زیر بنای تفکر تفکر جامعه بشری میداند که تاثیرش را بر سایر علوم میگذارد،هرچند که در جهان مدرن اروپا فلسفه بیشتر تحت تاثیر پیشرفت علوم دیگر مانند علوم طبیعی،ریاضی و فیزیک قرار گرفت و از اینرو تحول عظیمی در تاریخ تمدن بشری بوجود آورد.در این سیر و تحول،فلسفه مدرن اروپا از تعالیم افلاطونی و نیز تعالیم مذهبی از طرف کلیسا فاصله گرفت.در مقابل فلسفه اسلامی همچنان تحت تاثیر فلسفه افلاطون1قرار دارد و همچنین در بعد مذهبی بیشتر از عرفان و تصوف تاثیر گرفته است.اقبال لاهوری در صدد احیای فلسفه اسلامی و اصلاح طرز تفکر درباره دین بر میآید،زیرا او نظریات اندیشمندان مدرن را که از بعد دینامیکی،تحول و تحرک بیشتری برخوردارند به تعالیم اولیه اسلام در زمان حیات پیامبر(ص)نزدیکتر میبیند.البته اقبال به نقد، تصحیح و تکامل نظریههای دانشمندان مدرن اروپا میپردازد و سعی میکند تا اشتباهات و یا سوء تعبیرات درباره مفاهیمی مانند دین و مابعد الطبیعه در فلسفه مدرن را که تحت تأثیر مکتب مادیگرایی میباشد،برطرف کند.همچنین ادبیات نقش مؤثری در ارتباط و تبادلات فرهنگی ملتها دارند.اقبال از ادبیات و شعر نیز برای بیان اندیشههای خود استفاده میکرد.با مقایسه سمبلها،استعارات و تمثیلها تاثیر فرهنگها بر یکدیگر و نکات مشترک یا متقاوت آنها آشکارتر میشود.اشعار فارسی اقبال نشاندهنده توجه و نکتهبینی وی درباره نقش و اهمیت فرهنگ ایرانیان در ایجاد ارتباط بین تمدنهای متفاوت شرق و غرب در طول تاریخ بشری میباشد.
خلاصه ماشینی:
"برخورد اقبال با فرهنگ آلمان (یک مطالعه و بررسی درباره ارتباط و تبادل فرهنگها) فریده جزایری موسوی*چکیده بررسی اندیشههای محمداقبال لاهوری در رابطه با فرهنگ آلمان از طریق آثار نثر و نظم وی بوسیله روش تحقیقی ارتباط و تبادل بین فرهنگها،در تجزیه و تحلیل،نقد و بررسی فرهنگهای بیگانه و بخصوص فرهنگ مدرن اروپا،علل پیشرفت و یا رکود تمدنها به دانشجویان و محققان کمک مؤثری میکند.
اقبال در شعر''در بیان اینکه خود از عشق و محبت استحکام میپذیرد''2نظریه تکامل خودی را با مفهوم''عشق''کاملتر میکند و به این ترتیب نظریه داروین درباره تنازع بقا که در آن بر مفهوم''قدرت''تاکید شده و بر اندیشه فیلسوفان مدرن غربی تاثیر گذاشته،رد کرده و معتقد است که قدرت باید با مفهوم عشق کامل شود،زیرا عشق انسان را در برابر تحمل مشکلات پایدارتر و قویتر میکند.
1 در تفسیر اشعار اقبال معلوم میشود که او تا چه حد توانسته این مفاهیم را در فلسفه خود کامل کند و مسئله''زندگی''در فرهنگ شرق و غرب را اصلاح کند و آنرا با مفاهیم''زمان''و''مکان''ارتباط دهد و سوءتعبیرات درباره مفهوم''سرنوشت''یا''تقدیر''و تاثیر منفی آن بر فرهنگ شرق و غرب را برطرف کند.
-اقبال نظریههای اینشتین را درباره زمان و مکان و فرضیه نسبیت مورد نقد و بررسی قرار داده و آن را دلیلی بر رد نظریات نیوتن که متآثر از فلسفه افلاطونی است،دانسته و بدین ترتیب توجه اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان را به پیشرفت علوم در تجزیه و تحلیل مسائل فلسفی و نگرش مجدد به تفسیر مفاهیم مذهبی جلب میکند."