چکیده:
در تاریخ اندیشه بشری، برای اثبات وجود خدا راه ها و شیوه های گوناگونی ارایه شده است. در میان براهین اثبات وجود خدا، برهان وجودی بحث برانگیزترین آنها بوده است.
برهان وجودی با تحلیل مفهوم خداوند، وجود واقعی او را اثبات می کند. این برهان از هر گونه مفهوم تجربی فراتر رفته است. سابقه تاریخی برهان وجودی به ارسطو می رسد، اما این آنسلم بود که در فلسفه غربی آن را در کتاب پروسلوگیون (proslogion) [گفت و گو با غیر] به صورت برهان بیان کرده است. از زمان خود آنسلم، مخالفان و موافقان این برهان برای اثبات عقیده خود قلم فرسایی کرده اند. در این میان، دفاع دکارت از این برهان در قرن هفدهم با تقریر جدید، توجه متفکران را به نحو ویژه به آن جلب کرد.
آرا متفاوت برخی فیلسوفان مسلمان معاصر در اعتبار و عدم اعتبار منطقی این برهان نیز جالب توجه است. به هر حال به نظر دقیق، برهان وجودی دلیلی مبهم، نامعتبر و مبتنی بر مغالطه ای از نوع خلط میان مفهوم وجود و مصداق آن است.
خلاصه ماشینی:
"زیرا اگر خداوند موجود در ذهن،در خارج و عالم واقع موجود نباشد،میتوان موجودی بزرگتر از او راتصور کرد که هم در ذهن و هم در خارج وجود دارد؛اما این برخلاف فرض است،زیرا به موجب تعریف در مقدمهء دوم خدا موجودی است که بزرگتر از آن قابل تصور نیست،پس باید خداوند مطابق با مفهوم ذهنی در خارج نیز موجود باشد.
بنابراین آنسلم باید مراد خود را از کلمهء موجود درعبارت«اگر خداوند موجود نباشد» روشن کند؛اگر مراد او موجود به حمل اولی باشد،حق بااوست،یعنی سلب مفهوم وجود از خداوند،با تعریفی که از او به عنوان کاملترین کمال قابل تصور میشود،تناقض دارد و ناگزیر موجود بودن و یا حتی ضرورت وجود داشتن،دو مفهومی هستند که در تصور او مأخوذند و لیکن صرف این مقدار،تحقق خارجی داشتن به حمل شایع را برای خداوند اثبات نمیکند.
کدام به حق است استاد مطهری یا علامه جعفری؟ بهنظر میرسد هرچند نامگذاری این برهان به وجودی از زمان کانت به بعد بوده،اماژ محور بحث از بدو ابداع آن در مناقشات موافقان و مخالفان برهان مفهوم وجود بوده است و اگر هم وجوب و ضرورت مطرح میشد،آنهم مربوط همان وجود ذهنی بوده است که آیا از ضرورت ذهنی میتوان ضرورت و وجوب خارجی را نتیجه گرفت یا نه؟پاسخ آنسلم و دکارت مثبت بوده است و کانت و دیگر منتقدان همین پاسخ را مورد مناقشه قرار دادهاند.
نتیجهء دیگر اینکه اشکالات وارد بر برهان آنسلم،دکارت و مغالطات موجود در آن بر براهینی که بعض اهل معرفت از جمله حکیم متأله آقا محمد رضا قمشهای در حاشیه بر کتاب«تمهید القواعد ابن ترکه»و برخی از اندیشمندان اسلامی معاصر(حائری،ص 571)، که به سبک و شیوهء استدلال آنسلم برای اثبات وجود خدا اقامه کردهاند،وارد است."