چکیده:
اسطورهء سیزیف کتابی است که آلبر کامو در آن به مسألهء پوچی انسان معاصر میپردازد.این کتاب و اسطورهء مطرح شده در آن،از جمله آثار تاثیرگذار برشاعران معاصر ما بوده است تا آنجا که شاعرانی چون رحیمی،شفیعی کدکنی،شاملو و...با الهامگیری از این کتاب و اسطورهء آن،اشعاری سرودند.با این وجود این الهامگیریها به دلیل خوانش متفاوت شاعران از این اسطوره،با یکدیگر تفاوتهای بنیادینی داشت.در مجموع رویکرد شاعران ایرانی به این کتاب و اسطوره را میتوان به چهار شکل زیر دانست:الف)شاعرانی که تنها به روایت مجدد و بیکموکاست این اسطوره پرداختند.(شعر تقدیر سرودهء رحیمی)؛ب)شاعرانی که با در نظر داشتن این اسطوره و درون مایههای فلسفی آن به آفرینش نمادهای مشابه اقدام کردند.(شعر رود سرودهء احمد شاملو)؛ج:شاعرانی که اسطورهء سیزیف را از بار فلسفی آن خالی ساخته،به آن بعدی اجتماعی دادند.(شعر جهان را که آفرید سرودهء احمد شاملو)سعدی شیرازی(557-691)شاعر،نویسنده و غزل سرای بزرگ فارسی با وجود تفاوتهایی چند که در برخی زمینههای فکری با ابو العلاء معری(363-449)دارد،در دو زمینه بهطور مشخص با وی در اندیشهها و شیوهء بیان،شباهت و اشتراک دارد:1-انتقادهای اجتماعی 2-اندیشههای حکمی و اخلاقی.در مقالهء حاضر،تعدادی از موارد اشتراک و مشابهت میان آثار این دو شاعر در اندیشهها و شیوهء بیان،عرضه میشود؛و نیز ابو العلاء معری،شاعر بزرگ عرب،در زمینههای انتقادی اجتماعی و آسیبشناسی جامعهء دینی،یکی از سرچشمههای مهم اینگونه مضامین در شعر فارسی،از نیمهء دوم قرن پنجم به بعد،شمرده میگردد:و سرانجام این احتمال بررسی میشود که سعدی در بیان اینگونه اندیشهها از ابو العلاء تأثیر پذیرفته باشد.
خلاصه ماشینی:
"به نظر میرسد انتخاب این شیوه تا حدی مربوط باشد به اوضاع نسبتا آرام شیراز در ایامی که سعدی بوستان و گلستان را مینوشت؛و دیگر اینکه روش سعدی معمولا نصحیتهای ملایم و غیر مستقیم است،نه انتقادهای تند و بیپروا؛همچنانکه خود گفته است: اگر شربتی بایدت سودمند ز سعدی ستان تلخ داروی پند به پرویزن معرفت بیخته به شهد ظرافت برآمیخته (سعدی 5631:442) به ذکر چند نمونه از انتقادهای سعدی که نسبتا صریحتر است،بسنده میکنیم: حکایت کنند از جفاگستری که فرماندهی داشت برکشوری در ایام او روز مردم چو شام شب از بیم او خواب مردم حرام همه روز،نیبکان از او در بلا به شب دست پاکان از او بردعا گروهی بر شیخ آن روزگار ز دست ستمگر گرستند زار که ای پیر دانای فرخنده رای بگو این جوان را بترس از خدای بگفتا دریغ آیدم نام دوست که هرکس نه در خورد پیغام اوست کسی را که بینی ز حق برکران منه با وی او خواجه حق در میان چو در وی نگیرد عدو داندت برنجد زجان و برنجاندت (سعدی 5631:742)3 حاکم ظالم به سنان قلم دزدی بیتیر و کمان میکند (همان:228) زاهدان ظاهرپرست انتقاد از زاهدان ظاهرپرست،روحانیان مردم فریب و ریاکاران روی در خلق،یکی از موضوعات انتقادی مهم در اشعار ابو العلاء معری است."