چکیده:
در این نوشتار نویسنده، چهار مولفه مبانی، اهداف، اصول و روش را برای صورت بندی مقوله های مختلف؛ جهت رسیدن به منظومه معرفتی مذکور لازم می داند که تکوین هر یک از این چهار مولفه، خاستگاه متفاوتی دارند. بر این اساس، مبانی فلسفه سیاسی متعالی ـ یا عمده آنها ـ می تواند از حکمت متعالیه، اقتباس شود و از این جهت، زمینه ساز امکان اطلاق عنوان «فلسفه سیاسی متعالی» می شود.
رهیافت های معرفت شناسانه، هستی شناسانه و انسان شناسانه حکمت متعالیه، زمینه ساز تکوین فلسفه سیاسی متعالی است. اصالت وجود، تشکیک در وجود، اختیار آزاد انسان، عدم کفایت خودبسنده معرفت بشری، انحصار حاکمیت ذاتی به خداوند و ... ، بخشی از مقوله هایی هستند که می توانند به تکوین منظومه معرفتی خاصی تحت عنوان «فلسفه سیاسی متعالی» یاری رسانند.
اساسا تعالی گرایی، مقوله ای است که می تواند عناصر خرد فراوانی را در جهت تکوین مدنیت سیاسی و سیاست مدنی، بسیج کرده و به صورت خاصی، صورت بندی نماید، چنانکه نسبت خاصی میان حکمت نظری و حکمت عملی در چهره فلسفه سیاسی متعالی قابل بازآفرینی است که می تواند بیانگر نسبت دین و سیاست نیز باشد.
خلاصه ماشینی:
"در اینجا این نکته اهمیت دارد که آیا فلسفة سیاسیای که به خاطر تکیه بر حکمت متعالیه، به عنوان فلسفة سیاسی متعالی و بهعنوان دانش مستقلی که در طول حکمت متعالیه تصویر میشود، میتواند مسائل ویژهای داشته باشد که متفاوت از دیگر صورتبندیهای رایج در فلسفة سیاسی باشد؟ در رسیدن به پاسخ این پرسش اساسی، بیتردید توجه به اقتضای مبانی و اصول خاصی که در فلسفة سیاسی متعالی وجود دارد، میتواند مهم باشد؛ زیرا امکان و امتناع یا ترجیح مسائل در هر منظومة معرفتی، بسته به اولویتهایی است که در آن چارچوب تعریف میشوند و نظام اولویتشناسی نیز محصول یا بخشی از اصولی است که با تکیه بر مبانی و اهداف منظومههای مختلف، تعریف شدهاند.
فلسفة سیاسی متعالی با تکیه بر این نگاه حکمت متعالیه به جهان هستی، مسیر حرکت تعالیگرایانه انسان ـ بهعنوان یکی از هستیهای ممکن ـ را در میانة قوس نزول و صعودی که جهان امکانی برای او مهیا کرده است، نشان میدهد؛ زیرا حکمت متعالیه، اگر تصویر ثابتی از هستی آدمی ارائه میداد، فلسفة سیاسی متعالی، نمیتوانست حرکتپذیری فردی و اجتماعی انسان را بهصورت معقولی به تصویر بکشاند؛ چرا که از منظر حکمت متعالیه، حرکت انسان ـ مانند دیگر هستیهای ممکن ـ در عوارض مختلف، تنها هنگامی ممکن خواهد بود که حرکت در جواهر ممکن باشد."