چکیده:
در دوره مطالعه،نشاندهنده نبود راهبرد و برنامههای کاربردی مشخص برای توسعهء سیستماتیک صادراتی غیرنفتی در ایران است.این مطالعه به بررسی وجود یا نبود مزیت نسبی و روند تغییرات آن طی دوره زمانی 1368-78(1989-99)برای گروهی از محصولات باغی کشور که در بردارنده:پسته،بادام، فندق،گردو،سیب،پرتغال،خرما،انجیر،هلو و شلیل است و همچنین گروهی از محصولات زراعی یعنی:پنبه،پیاز،سیب زمینی،گوجه فرنگی و نیز گروهی از محصولات فراوری شده که آب میوه، انجیر خشک،کشمش،مو و پوست و عسل را در برمیگیرد با استفاده از معیارهای مزیت نسبی
خلاصه ماشینی:
"نتایج این مطالعه نشان میدهد،درحالیکه براساس معیارهای RCA و RSCA ، ایران مزیت نسبی روشن و در خور توجهی در تولید بیشتر محصولات مورد مطالعه دارد،ولی مجموعه سیاستهای تجاری کشور و رفتار اقتصادی تولیدکنندگان و صادرکنندگان به گونهای بوده که نتوانسته است به واکنش بموقع و مناسب ساختار صادراتی کشور در برابر تغییرات ساختار صادراتی کشورهای منطقه و جهان بیانجامد.
حال این پرسشهای مهم مطرح میشود که آیا الگوی تجارت محصول کشاورزی در ایران در سالهای اخیر از ثبات لازم و توسعه سیستماتیک برخوردار بوده است؟آیا مجموعه سیاستهای تولیدی و تجاری ایران نتوانسته است موقعیت تجار کشور را در سطح جهانی و منطقه حفظ کند و یا بهبود بخشد؟و بهطور مشخصتر،آیا الگوی صادرات محصولات کشاورزی ایران،واکنش مناسب و بموقع در برابر تغییرات الگوی صادرات محصولات کشاورزی در سطح جهان و منطقه از خود نشان داده است؟ پاسخ به پرسشهای پیشگفته یکی از هدفهای این مطالعه به شمار میرود.
شاخص RSCA محاسبه شده نسبت به کل منطقه خاورمیانه(8631-87) (به تصویر صفحه مراجعه شود) ادامه جدول شماره 2 (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ:محاسبات انجام شده در مطالعه همانگونه که پیشتر گفته شد،در شاخص RCA عددهای بزرگتر از یک گویای وجود مزیت نسبی در کشور در محصول مورد مطالعه است و عددهای کوچکتر از یک نبود مزیت نسبی را نشان میدهد.
گروهبندی محصولات مورد مطالعه براساس شاخصهای RCA و RSCA برمبنای وضعیت مزیت نسبی آنها (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ:جدولهای شماره 1 تا 4 وجود گروههای سهگانه یاد شده ایجاب میکند که برای توسعه صادرات محصولات کشاورزی ایران سیاستهای تولیدی و تجاری متناسب با هریک از این گروهها اتخاذ شود."