چکیده:
امروزه افزایش رخداد و گستره خسارات و ظهور زیان های ناشی از دستاوردهای دانش و فن آوری، به موازات تحول افکار عمومی، ضرورت جبران خسارت سریع و کارآمد و همچنین تدارک زیان در فراسوی مرزهای سنتی مسئولیت مدنی را ایجاب می کنند. تحقق بخش عمده ای از این نیاز به مدد نظام های جبران اجتماعی است که ظهیر و حتی گاه جایگزین نظام های جبران مدنی می گردند. «خطر اجتماعی» در کنار «اجتماعی کردن خطرات»، تعابیر نوظهوری هستند که جامع خسارات خارج از عرصه صلاحیت مسئولیت مدنی و شیوه های جبران آن به شمار می آیند. کاربرد چند گانه این واژگان، بر ابهام آن ها افزوده اند. بیان و بررسی تعاریف مختلف و تنقیح مفهوم اجتماعی کردن خطرات و علل این جریان، موضوع مطالعه پیش روست.
خلاصه ماشینی:
حسب این برداشت، بر سه عامل تأکید میشود: منشأ یا ماهیت اجتماعی خطر، فقدان رابطة سببیت مستقیم میان خسارت ایجاد شده و یک عمل اداری و سرانجام اینکه انتساب خسارت به گروه عمومی، حسب قانون و مداخلة مقنن است نه اجرای حقوق عمومی مسئولیت (Borgetto, 1993: 464, note 6).
وی در تبیین این نظریه، Collectivisation Socialisation Savatier طبقه بندی سهگانهای رسم میکند که حسب آن، درصورت تحقق هر خسارتی، می توان امید به تدارک زیان داشت: در وهلة نخست با توسل به بیمههای مستقیم، در مرحلة بعد مراجعه به مسئول که خود در سایة بیمة مسئولیت از تعهد جبران مستقیم، خلاصی مییابد و سرانجام در فقدان دو طبقة پیشین، مراجعه به دولت جهت جبران خسارت.
ساواتیه میپرسد: هنگامی که در عرصة بیمه و مسئولیت، سرانجام بدنة اجتماعی باید بار جبران خطرات فردی را بر دوش بکشد چرا این نتیجه از آغاز توسط دولت برعهده گرفته نشود؟ مالیات سبب میشود که در این نظام بیمة انحصاری؛ بیمههای نامحدود فردی، بیمههای اجباری و بیمه دولت ترکیب گردند و در برابر مالیاتی که همة شهروندان می پردازند، دولت مکلف به جبران خسارت هرگونه سانحهای خواهد بود (Savatier, 1964: 298 et 299).
اجتماعی کردن خطرات، با نظریة خطر نزدیک است: از یکسو، ظهور این مفهوم مدیون تحول و گسترش مبنا و عرصة مسئولیت مدنی است و از سوی دیگر، در معنای وسیع اجتماعی کردن، دو مفهوم گاهی همپوشانی دارند: در بسیاری موارد، نظریة خطر ملهم از نوعی همبستگی است و جبران اجتماعی نیز گاه به تکنیکهای جمعی شدن متوسل میگردد.