چکیده:
در اینرویکرد منظور از علم دینی آن است که بهجای انواع علومی که انسانها به کمک چهار روش تجربی،عقلی،شهودی(عرفانی)و تاریخی پدیدآوردهاند، علومی را با الهام از خود متون مقدس دینی و سازگار باارزشهای آن و تغییر پیش فرضهای علم جدید،با استفاده از روشهای گوناگون بسازند و آنها را جایگزین علوم جدید غیردینی کنند. اساسا سخن از علم دینی،بدون بررسی جامع در مورد رابطهء گزارههای اسلامی با علوم روز بیمعناست.پاسخ به چنین پرسشهایی که آیا اقتصاد اسلامی وجود دارد؟گزارههای اقتصادی در قرآنچه نسبتی با علم اقتصاد امروزی دارد؟و پرسشهایی در مورد روانشناسی،جامعهشناسی و...بستگی به دیدگاه ما از علم دینی دارد. رویکردی که اساسا نه تنها امکان و بلکه ضرورت علم دینی،مانند اقتصاد اسلامی،روانشناسی اسلامی،و...وجود دارد و باید براساس دین به ویژه اسلام علومی جدید تأسیس کرد که با علوم غربی(علوم سکولار)تفاوت خواهد داشت، رویکرد مبناگرای علم دینی است. در این مقاله به بررسی اینرویکرد دربارهء علم دینی و چالشهای موجود آن پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"فصلنامهء فلسفه و کلام اسلامی آینه معرفت دانشگاه شهید بهشتی،تابستان 9831 Research Journal of Islamic philosophy and Theology of Shahid Beheshti University رویکرد مبناگرا در تولید علم دینی دکتر حمید فغور مغربی* چکیده در اینرویکرد منظور از علم دینی آن است که بهجای انواع علومی که انسانها به کمک چهار روش تجربی،عقلی،شهودی(عرفانی)و تاریخی پدیدآوردهاند، علومی را با الهام از خود متون مقدس دینی و سازگار باارزشهای آن و تغییر پیش فرضهای علم جدید،با استفاده از روشهای گوناگون بسازند و آنها را جایگزین علوم جدید غیردینی کنند.
روزگاری بود که آنچه از غرب و تمدن غربی شنیده میشد پیشرفت روزافزون علم و تسلط بیشتر بر طبیعت در پرتو فناوری و پیشرفتهای علمی بود و هرگز کسی به خود جرئت نقادی اینرویکرد را نمیداد،اما پدیدار شدن بحرانهای ناشی از تمدن غربی همچون بحران محیطزیست،شکاف طبقاتی کشورهای فقیر و غنی،جنگهای خانمانسوز و ناامنی روزافزون،بیعدالتیها و معیارهای دوگانه در روابط بینالمللی، مسئله تروریسم،افزایش فساد و ناهنجاریهای اجتماعی،گسترش بیماریهای روانی و بحرانهای هویتی،و ازبینرفتن هویتهای بومی و ملی کشورها در پرتو گسترش ارتباطات و غلبهء فرهنگی غرب برسایر کشورها سبب شده است تا اندیشمندانی در غرب و شرق،نگاهی دوباره به علل و عوامل این بحر آنها بیندازند و به نقد عمیق مدرنیته و دانش پدیدآورندهء آن بپردازند.
1. از آنجا که در اینرویکرد بر مبانی معرفتشناسانهء مادی،مبتنی بر نگاه اومانیستی و بحرانزایی آن تأکید میشود ممکن است آثار روانی آن نفی علوم و نگاه بدبینانه به دانشها و فناوریهای جدید باشد و این در شرایطی که کشورهای اسلامی برای استقلال خویش نیاز به رشد و توسعهء علمی و جنبش نرمافزاری دارند میتواند تهدیدی جدی تلقی شود."