چکیده:
ده سال پیش،ر.اتینگهاوزن،ابری را یکی از''هفت قلم نقاشی`` ایرانی دانست،بیآنکه اصطلاح فنی نزدیک به آن،کاغذ ابری را مورد نظر قرار دهد.در این مقاله لغت ابری به عنوان اصطلاحی فنی پذیرفته شده است و کوشش میشود تا برای اطلاعات نسخهشناسی مورد استفاده قرار گیرد.در این مقاله تحقیقات منتشر شده به وسیله محمدتقی دانشپژوه در زمینه اصطلاحات نقاشی ایرانی و سه مقاله هند و ایرانی دربارهء هر ابری و اصول این فن مورد مطالعه قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله لغت ابری به عنوان اصطلاحی فنی پذیرفته شده است و کوشش میشود تا برای اطلاعات نسخهشناسی مورد استفاده قرار گیرد.
در این مقاله تحقیقات منتشر شده به وسیله محمدتقی دانشپژوه در زمینه اصطلاحات نقاشی ایرانی و سه مقاله هند و ایرانی دربارهء هر ابری و اصول این فن مورد مطالعه قرار گرفته است.
پس از این توضیح مقدماتی،نویسنده به بررسی دقیق اصطلاح''ابر``یا''ابری``میپردازند که بر اساس منابع متعددی که مورد ملاحظه قرار داده است،اصطلاحی است در زمینه نقاشی و تذهیب.
البته چون این اصطلاح در ردیف''هفت قلم نقاشی``ذکر شده است،میتوان آن را نوعی فن نقاشی یا تذهیب به شمار آورد و با کاغذ ابری(در ترکیه ابرو کاغذ)به کلی متفاوت دانست.
(نک:به ترجمه مینورسکی:ص 871 وچاپ خوانساری،ص 231)؛ این عبارت در متون دیگر از قبیل قانون الصور صادقی معاصر قاضی احمد قمی نیز به کار رفته است.
متنی که به دنبال این قطعه میآید(یعنی سومین متن در مقاله دانشپژوه)استخراج شده از رساله جوهر سیمی است(نک:به مقاله ما در Studia Iranica 14,2(pp.
به عکس در نسخه نوربخش علاوه بر این رنگها از مواد دیگری مانند پیاز کوی(یا بهتر بگوییم کوهی)-که در رساله جلدسازی در بخش تهیه لعاب آمده است(نک:پانویس 2)ریتهه62،لاکة جبره(؟)72و سوهاکه82نیز نام برده شده است،این سه عنصر در نسخ دیگر در بخش مایعهای حلال آورده شدهاند(نک: (81).
بستمان:در نسخه مدرس ذکر شده است(نک:پانویس 51)؛صادقی نیز در قانون الصور در بخش رنگهای سریشمی این اصطلاح را آورده است؛ به نظر میآید انواع مختلف مواد حلال رنگرا مشخص میسازد.