چکیده:
طرح مساله: در این مقاله کاربرد مدل فضای قندی جامعه مصنوعی در تحلیل و بهینه سازی توزیع ثروت در جامعه و نقش توزیع ثروت، وراثت و کنترل جمعیت در رفاه اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد.
روش: نوع روش تحقیق بینادی، شبیه سازی و کاربردی است و روش گردآوری اطلاعات میدانی، کتابخانه ای و محاسباتی است.
یافته ها: افزایش نابرابری در توزیع ثروت (قند)، موجب ازدیاد فقر در جامعه گردید و در نتیجه میزان مرگ و میر بالای ناشی از گرسنگی مشاهده شد. همچنین بسیاری از مردمان فقیر و تعداد به نسبت کمتر، مردمان طبقه متوسط در مجموع با حداقل ثروت جامعه، و تعداد بسیار کم مردمان ثروتمند با حداکثر مقدار ثروت در جامعه مشاهده شدند.
نتایج: وراثت می تواند بقا عامل ها را در جامعه افزایش دهد. نشان داده شد که با اعمال سیاست های صحیح کنترل جمعیت می توان رفاه بیشتری را در جامعه به وجود آورد. همچنین با افزایش سطح دید عامل ها و کاهش متابولیسم آن ها می توان به برابری نزدیک شد.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله مدلی از جامعۀ مصنوعی که مدل فضای قندی )871-12:6991,lletxA & nietspE( ؛ رحمان و ستایشی،1385:3-2؛رحمان و ستایشی،1386:4-3)نام دارد،استفاده میگردد که در آن جمعیت اولیه از عاملهائی که بهطور مناسب پارامتری شدهاند،در محیط مصنوعی توزیع میشوند،سپس پویایی جمعیت برای خود سازماندهی در جهت رسیدن به الگوهای اجتماعی ماکروسکوپیک نظیر پیدایش توزیعهای منحرفشدۀ ثروت،و غیره قابل تشخیص است.
3)روش تحقیق 1-3)برنامۀ تکاملی از این مرحله،از مدل توزیع ثروت گیزی،وایل و لاریسن )3002,nosriaL &,liaV,izziG( که با مدل فضای قندی تطابق دارد،استفاده شده است و ضمن بهینهسازی )6002,puorG ogolteN( ،مدلی عرضه گردیده که میتواند به عنوان یک مدل تئوری غیرکلاسیک اقتصادی نمایشدهندۀ رفاه اجتماعی باشد.
هر شخص با توجه به سطح دیدش2 (این پارامتر نشان از میزان آگاهی،خبرگی و توانایی دید عامل در بهدست آوردن قند از محیط دارد که بهصورت تصادفی در بین عاملها توزیع میشود)،سعی به حرکت به جهتی (1).
مهمترین پارامترهای دخیل در این مدل عبارتاند از:تعداد جمعیت اولیه از عاملها، سطح دید(از 1 تا 15)،متابولیسم(از 1 تا 25)،سن مرگ(بین 1 تا 100)،بازه رشد مجدد قند(0 تا 10)،تعدد رشد دانههای قندی در هر فاصلۀ زمانی رشد مجدد قند(1 تا 10)، درصد بهترین زمینها در محیط(از 1 درصد تا 25 درصد)،وراثت(فعال یا غیرفعال)، رشد جمعیت(به سه صورت: الف)حالت غیرفعال1:در این حالت فقط قانون جایگزینی فعال است؛ ب)حالت تساوی:شانس 10 درصد دو زاد و ولد وقتی که یک عامل میمیرد و ج)حالت از گرسنگی مردن2:شانس 30 درصد عدم امکان زاد و ولد وقتی که مرگ یک عامل بهعلت گرسنگی روی میدهد و شانس 10 درصد دو زاد و ولد وقتی که یک (1).
همچنین نتیجه گرفته شد که با افزایش سطح دید عاملها،کاهش متابولیسم آنها،گسترش منابع قندی و کنترل جمعیت در محیط میتوان به برابری و رفاه بیشتر رسید،چرا که در این صورت عاملهای فقیر نیز میتوانند به فرصتهای بهتری برای بهدست آوردن ثروت دست یابند."