چکیده:
این مقاله در پی آن است که اثبات کند در ریشه ی (و ل ی) تنها دو معنا را می توان یافت: اول «قرب و نزدیکی» یا پیاپی بودن و پشت سر هم بودن. دوم «سرپرستی» یا متصرف بودن در امور کسی یا چیزی، یا فرمانروا بودن و امثال آن. پس از آنکه این دو معنا در ریشه ی ولی اثبات شد، بیان می داریم (ولی) بر وزن فعیل، فقط به معنای دوم شنیده شده و بنابراین این کلمه، معنایی جز سرپرستی و متصرف ندارد. در ادامه به توجیه معانی دیگر این کلمه پرداخته و معتقدیم معانی دیگری که برای آن ذکر کرده اند، یا جزو مصادیق معنای سرپرست می باشند و یا آنکه جزو لوازم و مستلزمات آنند.
نتیجه ای که از این مقاله می توان گرفت مستقیما در بهره گیری از نصوص شیعه بر امامت حضرت امیر (علیه السلام) ، همچون آیه ی ولایت و حدیث غدیر نقش دارد، چرا که در صورت تک معنایی بودن واژه ی ولی و مولی، دیگر شکی در معنای مستفاد از این نصوص باقی نخواهد ماند.
خلاصه ماشینی:
"در اینجا باید گفت که گفتار ایشان در ابتدای معنای دوم که میفرماید: و (ولی الأمر وتولاه) سرپرست کاری شد و سرپرستی آن را به عهده گرفت برای بیان آن معنا کفایت میکرد و نیازی به جملههای بعد نبود؛ اما چون موارد استعمال آنها زیاد میباشد، ایشان توضیح معنای این واژه را بر اساس مصادیق مشهور آن به عهده گرفته است، نه این که در اینجا به بیان معانی دیگر این واژه پرداخته باشد.
در این صورت ، اگر واژه ی « ولی» حتی در یک مورد بر خلاف انتظار بدون قرینه استفاده شده باشد ، مشترک بودن آن ، یا استفاده شدن آن در معنای مجازی زیر سؤال میرود؛ و حال آنکه میبینیم در موارد بسیاری این لفظ در قرآن کریم بدون قرینهای که معنای خاصی را تلقی نماید، به کار رفته است؛ بلکه در بیشتر مواردی که کلمه ی « ولی» مورد استفاده قرار گرفته، قرینهای در همان آیه برای تعیین معنا نمییابیم[33].
[51] حاصل کلام: در انتها باید گفت که اگر تمام آنچه گفتیم را به دقت مد نظر قرار دهیم، میتوانیم به طور قطع و یقین بگوییم که واژه ی « ولی»یک معنا بیشتر ندارد و آن « سرپرست و متصدی و مالک امر چیزی یا کسی بودن» است و تمامی معانی دیگری که برای این واژه ذکر کردهاند یا از مصادیق کلی این معنا هستند و یا جزو لوازم و مستلزمات آنند."