چکیده:
سابقه ی مخالفت با جانشینان برحق پیامبران الهی و فاصله گرفتن اکثریت از مسیر اصلی دین، از موارد قابل توجهی است که در امت های پیشین دیده می شود. در مسیحیت نیز این مساله، با محوریت مخالفت با وصی حضرت مسیح علیه السلام مشهود است که شواهد آن ـ که اسناد تاریخی و روایی آنرا تایید می کند ـ هنوز هم در منابع معتبر مسیحیت کنونی موجود است . مطالعه ی تطبیقی در تشابه یا تمایز این رویداد با مخالفت امت اسلام با جانشین حقیقی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از مسائل حائز اهمیت و شایسته ی عنایت ویژه، در بحث های امامت است که شاید چندان مورد توجه اهل پژوهش قرار نگرفته باشد.
خلاصه ماشینی:
"تحقیق حاضر نشان میدهد که پدیدهی مخالفت با جانشینان برحق پیامبران الاهی در امتهای پیشین نیز سابقه داشته است و اکثر پیروان عیسی مسیح ، مانند اکثریت امت اسلام ، از سفارشهای پیامبر خود در مورد متابعت از جانشین بایستهاش شمعون (پطرس) (علیه السلام) که بزرگ حواریان و حجت خدا بود سرپیچی کرده و به تحریف تعلیمات آسمانی پرداختند چنان که بعدها امت اسلام با علیبنابیطالب (علیه السلام) جانشین راستین رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) چنین کردند.
ایناشارت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهلبیت (علیهم السلام) ، سفارش به هدفی دست نایافتنی نیست ؛ زیرا در انجیلها و سایر کتابها و رسالههای عهد جدید ـ که بخشهایی از کتاب مقدس مسیحیان است و کلیسا بر اساس مسیحیت کنونی ، اینمجموعه را قانونی میداند ـ به مسایلی اشاره شده است که به وضوح ، بر مخالفت امت مسیحی با جانشین حقیقی حضرت مسیح (علیه السلام) دلالت میکند و مفسران مسیحی و دانشمندان آنان نیز اینحقیقت را پذیرفته و نهایتا در صدد برآمدهاند که حق را به مخالفان جانشین آنحضرت داده و اعمال مخالفین را توجیه نمایند ؛ چرا که در غیر اینصورت ، اساس اعتقادات کنونی مسیحیت زیر سؤال خواهد رفت .
تفاوت غاصبان خلافت در اسلام با پولس که به مخالفت با شمعون (علیه السلام) وصی حضرت مسیح (علیه السلام) پرداخت ، این بود که چون پولس از علمای یهودی بود ، با برخورداری از دانش وسیع خود ، جرأت ادعای ارتباط با عالم غیب را پیدا کرد ؛ اما غاصبان خلافت به دلیل بیبهرهگی از علوم دینی ، به ویژه در قیاس با اهل بیت (علیهم السلام) ، جرأت مخالفتهای اینگونه را با جانشین رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نداشتند ؛ بلکه با توسل به زور و قرار دادن مردم در مقابل عمل انجام شده بر اوضاع مسلط شدند."