چکیده:
تاکنون مساله امامت در دانش کلام و به عنوان یکی از ارکان اندیشه اعتقادی مسلمین مورد بحث و پژوهش قرار گرفته است و هر یک از گروه های اسلامی با استناد به شواهد عقلی و نقلی ، دیدگاه خود در این باره را توجیه و تبیین نموده است. اما نیک روشن است که این اصل اعتقادی با ابعاد دیگر دین مثل فقه و اخلاق نیز پیوندی استوار دارد که تاکنون چندان مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. نگارنده ی این مقاله ، قصد دارد روزنه ی جدیدی دراین بحث گشوده و با رویکرد اقتران عقلی و شرعی میان اصل امامت و مسائل فقه، ازآن به عنوان شاهد و موید برای آسمانی بودن امر امامت ، بهره جوید.
خلاصه ماشینی:
"چرا دین اسلام تا این اندازه بر وجود امام در تمامی حالات و موقعیت ها تاکید دارد تا آنجا که اگر سه نفر با هم همراه باشند ، بایسته است یکی از آنها امامت را بر عهده گیرد و دیگران مأموم او باشند؟ از سوی دیگر شرط عدالت در امام جماعت نزد شیعه و عدم جواز اقتدا به امام فاسق ، گویای چیست؟ آیا این امور بر جایگاه والای امامت و جایگاه اجتماعی و دینی آن که در قرآن و سنت ریشه دارد، دلالت ندارند؟ چنان که می دانیم خداوند عزوجل در آیه ی 55 سوره ی مبارکه ی احزاب، بر پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) درود می فرستد: (( إن الله و ملائکته یصلون علی النبی )) و این را به عنوان یک روندی که در گذشته صورت گرفته و پایان پذیرفته ، بیان نمیدارد ؛ بلکه اعلام میکند که ذات اقدسش و فرشتگان او هم اکنون و در آینده تا روز قیامت پیوسته بر پیامبر درود و سلام میفرستند و به این نیز بسنده نمیکند بلکه به ما امر می کند که بر آن حضرت صلوات فرستیم و گوش به فرمان او باشیم؛ آنجا که می فرماید : (( یا أیها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما))[3] ؛ (( ای ایمان آورندگان ، بر پیامبر درود فرستید و [در برابر فرمان و سخن او] سرا پا تسلیم باشید ))."