چکیده:
مجموعه رشتههای دانش بشری با وجود تمایز و تفکیک از یکدیگر،به نوعی در ترابط و تعامل و گاه شاید متأثر از یکدیگرند.دانش فقه نیز به عنوان دانشی که عهدهدار کشف و تبیین احکام شرعی برای همهی موضوعات متصور است،به لحاظ ماهیت و موضوع خود با بسیاری از علوم،رابطه و پیوند دارد.به برخی به عنوان ابزار برای استنباط احکام شرعی نیازمند است،به برخی از علوم به عنوان مقدمه و پیشنیاز وابسته است،برخی برای فقه،موضوعسازی میکنند و برای برخی هم که مصرفکنندهی احکام فقهیاند،مولد است.این نوشتار از مجموعه مقالههای پیاپی است که به رابطهی فقه و علوم دیگر میپردازد و نحوهی ارتباط و تعامل فقه با دانش پزشکی را بررسی میکند.تبیین تشابه فقه با علم طب در زمینههای گوناگون از جمله در اهمیت و جایگاه دینی،هدف، موضوع و مسائل و نیز وجوه تعامل این دو دانش کهن از قدیم تا عصر حاضر، مطالب و محتویات این مقاله را تشکیل میدهد.
خلاصه ماشینی:
"ذکر عناوین کلی این موضوعات همراه با ارائهی برخی پرسشها خالی از فایده نیست: الف-پرسشهای پزشکان از فقه: -مسألهی مرگ مغزی:آیا کسانی که دچار مرگ مغزی میشوند یعنی تمام اعمال مغزشان دچار توقف غیر قابل بازگشت شده و گردش خون و تنفس و زنده بودن بقیه ارگانها توسط دستگاه حفظ شده است از نظر شرعی مرده محسوب میشوند یا خیر؟در نتیجه آیا میتوان با جدا کردن دستگاهها،مبادرت به کفن و دفن وی کرد؟و آیا در صورت جواز تشریح بدن میت و وجود سایر شرایط حقوقی میتوان برخی از اعضای بدن وی را جهت استفاده جدا کرد یا خیر؟ -کالبد شکافی و تشریح جسد انسان مردهی مسلمان یا کافر چه حکمی دارد؟و اگر در حالت عادی جایز نیست آیا میتوان در موارد استثنایی همچون آموزش دانشجویان و پیشرفت علم پزشکی و کمک به نجات و درمان بیماران مشابه درآینده و یا کشف جرم و شناسایی قاتل و یا نجات متهم بیگناهی از مرگ و یا وصیت اشخاص به تشریح بدنشان پس از مرگ و مواردی مانند آن،جسد را تشریح کرد یا خیر؟و در هرصورت آیا دیه تعلق میگیرد یا خیر؟مسؤول پرداخت دیه کیست؟ -پیوند اعضا:پیوند دادن بعضی از اعضای سالم و مفید بدن انسان یا حیوان به افراد نیازمند به جهت نجات جان و یا به انگیزههای دیگر شرعا چه حکمی دارد؟و آیا میتوان عضوی از یک زن به مرد نامحرم و یا برعکس پیوند کرد؟آیا پیوند عضوی از کافر به مسلمان چه حکمی دارد؟آیا الصاق و یا تعبیهی عضو یک حیوان(به ویژه اگر مثل سگ نجس العین باشد)در بدن یک مسلمان جایز است؟و به تبع این پرسشها آیا وصیت به اهدای عضو و نیز خرید و فروش اعضای بدن شرعا مجاز است؟و در هرحال آیا دیهای تعلق میگیرد؟چه کسی مسؤول پرداخت آن است و مصرف آن چگونه است؟ -تلقیح صناعی:تلقیح مصنوعی و کمک به زوج نابارور امروزه در جهان مورد توجه و استقبال زیادی واقع شده است و از روشهای گوناگونی در این جهت استفاده میشود و طبعا پرسشهای بسیاری هم از نظر حکم شرعی به همراه آورده است،برای نمونه:اگر نطفهی مرد کم یا ضعیف باشد آیا شرعا جایز است آنرا خارج رحم تقویت کرده و بعد به وسیلهی پزشک همگن به رحم همسر وی تلقیح کرد؟در صورتی که مردی نطفه ندارد،آیا شرعا جایز است که از نطفهی مرد دیگری(محرم یا نامحرم شناخته شده یا ناشناخته)برای باروری همسر وی با روش تلقیح مصنوعی استفاده کرد؟اگر زنی دارای رحم نیست و یا رحم او قدرت نگهداری بچه را ندارد،آیا میتوان تخمک این زن را با نطفهی شوهرش در خارج از رحم و یا در رحم فرد محرم ثالث و یا در یک رحم کرایهای قرار داد و بارور کرد؟آیا میتوان تخمک زن اجنبی را با اسپرم شوهر زنی رحم وی تلقیح و بارور کرد؟و در هرصورت حکم بچه از نظر محرمیت و وراثت چیست و به کدام یک از دو مرد یا دو زن ملحق میشود؟ -پیشگیری از بارداری."