چکیده:
«تاریخنگاری»،پدیده فرهنگی رایجی در قرون وسطا بود که از قرن هفتم تا دهم هجری،سراسر جهان اسلام را فراگرفت و در قرن هشتم به بالاترین حد خود رسید.تاریخنگاری اسلامی مغرب و افریقیه، نمونه برجستهای از تاریخنگاری در این قرن است؛زیرا مورخان برجسته افریقیه در دوره حفصی(625- 983 ه.ق)با ایجاد«مدرسه تاریخنگاری افریقیه»در سامان یافتن پژوهشهای ماندگار تاریخی بسیار تأثیر گذاردند و آثار فراوانی در زمینههای گوناگون تاریخی عرضه کردند.این نوشتار به برخی از ابعاد تاریخنگاری آنان میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"الف)تاریخ عمومی نگاه جهانی خلفای حفصی به حوادث،تعهد اجباری آنان به رویدادهای دنیای اسلام و درگیری ناگزیر با آنها،گردآمدن انبوهی از دانشمندان مورخ،فقیه و رجالی اندلس و مغرب و وجود بخش فراوانی از میراث و نسخههای خطی و کتابهای تاریخی در کتابخانههای تونس(پایتخت این دولت)،حفصیان را واداشت که به نگارش چندتاریخ عمومی در زمان دراز حکومت خود فرمان دهند.
ابن خلدون در کار خود مواد خام را از این دو اثر گرفت و با یکدیگر ترکیب و تا اندازهای از شیوه نویسندگان آنها در رعایت سنین تقلید کرد؛یعنی او نیز مانند آن دو از قصه آفرینش آغاز کرد،اما مبتدآت کتاب او با مبدآت این دو تاریخ عمومی کلاسیک کاملا متفاوت است و شیوهای نو در نگارش مبدآت به شمار میرود.
اگرچه کتاب او از ظلمها،خطاها و کجرویهای دولت حفصی چشمپوشیده و از اهمیت گزارش تاریخی خود کاسته است،یکی از مهمترین منابع دوره متأخر این دولت بر پایه اسناد و مدارک و وثایق دولتی به شمار میرود و بسیار چکیده است.
بنابراین،تیجانی نویسندهای مهم در تاریخنگاری افریقیه است که به دلیل توجهش به حوادث فرهنگی-تمدنی و اوضاع اقتصادی،عمرانی و اجتماعی افریقیه او را پیشگام و زمینهساز تفکر خلدونی درباره تدوین تاریخ تمدن میتوان شمرد؛زیرا شیوه نو تاریخنگاری را در حوزه تحولات تمدنی و فرهنگی،نخستین بار تیجانی در رحله خود به کار گرفت و پنج دهه پس از او ابن خلدون از همین روش استفاده کرد."