چکیده:
گویش های یک زبان در واقع گونه هایی از آن زبان هستند که از لحاظ آوایی، دستوری و واژگانی تفاوت هایی با یکدیگر دارند.
گویش های بوشهری، یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوبی ایرانی است. ویژگی های آویی این گویش ها نشان می دهد که به شاخه ی زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارند. گویش های بوشهری مانند بسیاری از گویش های ایرانی، زیر نفوذ فارسی معیار بوده است و واژه های آرامی، عربی، سریانی، ترکی، مغولی،سنسکریت (هندی) لاتین، انگلیسی،ایتالیایی، فرانسوی، پرتغالی، و هلندی در این گویش وارد شده است. هدف مقاله، بررسی توصیفی واژه های دخیل انگلیسی در گویش های بوشهری است. در این پژوهش، 154 واژه دخیل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و از دو نوع روش تحقیق استفاده شده است: نخست از روش تحقیق میدانی که با استفاده از ضبط صوت با گویش وران مصاحبه به عمل آمده است و اطلاعات مورد نیاز بر روی نوار ضبط شده است. و دیگر از روش تحقیق کتابخانه ای استفاده شده است. در این روش با مراجعه به منابع مکتوب ریشه واژگان و معادل یابی فارسی نو، به دقت صورت گرفته است.
نتایج تحقیق، نشان می دهد که اکثر گویش وران از ریشه و اصل وام واژگان آگاهی و شناخت ندارند و بسیاری از این واژه ها هنوز متداول و رایج است، اما با نفوذ رسانه های گروهی و عمومی از قبیل مطبوعات و صدا و سیما و فارسی معیار این واژگان در بین نسل جوان و تحصیل کرده روبه فراموشی است و این به نوبه ی خود ارزش و اهمیت این تحقیق را نشان می دهد.
دیگر این که گویش های بوشهری، واژه های دخیل را غالبا تغییر داده و با دستگاه آوایی خود تطبیق می دهد و به رنگ گویشی در می آورد.
سپس در برخی از وام واژه ها، در مقایسه با صورت اصلی واژه ها، از نظر معنایی نیز دگرگونی هایی صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"2. اصطلاحات دریانوردی و کشتیرانی استور [rutse?] فروشگاهی که در کشتیهای بزرگ ایجاد شده است را گویند(حمیدی،1380) انگلیسی [erots] 1.
(حمیدی،1380) انگلیسی [revird-wercs] پیچ گوشتی برنیل [linrab] لولهی خمیدهی چراغهای زنبوری که فتیله در انتهای آن وصل است و با تلمبه زدن به مخزننفت چراغ،نفت و هوا از این لوله عبور کرده و فتیلهی چراغ را روشن میکند.
یکی این که،یکی از همخوانهای آن میافتد،مانند: انگلیسی elttob -بوشهری [iltob] شیشه انگلیسی elppaenip -بوشهری [lepany?ap] آناناس دیگر اینکه با افزودن واکه به میان خوشه،آن را به یک خوشه دو همخوانی و یک همخوان تجزیه مینماید،مانند: انگلیسی eltsihw -بوشهری [sudyef] سوت کارخانه و کشتی انگلیسی etercnoc -بوشهری [tirikn?ak] بتون،سیمان فشرده انگلیسی etelpmoc -بوشهری [tyelepmok] کامل،تمام دیگر،با توجه به این که تکنولوژی،صنعت و دانش جدید با خود،واژگان جدید نیز بر کشور واردکننده محصولات،صنایع و دانش تحمیل میکند،میتوان نتیجه گرفت که وامستانی واژگانی در حوزههای معنایی نظیر دریانوردی باتوجه به پیشگام بودن دولت بریتانیا در این باره در جهان و نیز انقلاب صنعتی و پیشگام بودن در امور صنعت وتکنولوژی آن زمان،نسبت به حوزههای معنایی دیگر نظیر صید و صیادی،دامداری،کشاورزی و مانند آنکه پیشه ومشاغل بومی منطقه است،نمود قابل توجهی دارد و نقش غالب را ایفا میکند و میتوان نتیجه گرفت که در برخی ازواژههای دخیل،دگرگونیهای معنایی نیز صورت گرفته است،به عنوان نمونه: 1.
3. واژهی [ynapmoc] در زبان انگلیسی به معنی شرکت،مهمان،دوستان،همراه و خدمه کشتی است،اما دراین گویش هم از نظر دستوری و هم از نظر معنایی تحول و دگرگونی مییابد و به صورت [inupmok] و به معنیسرمایهدار،ثروتمند و دارا است و از نظر دستوری نقش صفتی ایفا میکند.
4. واژهی [dehsinif] در زبان انگلیسی به معنی تمام،کامل و تمام شده است،اما در این گویش به صورت [t?senef] تحول مییابد و به معنی کارگری را گویند که از کار اخراج شده است.
8. واژهی [faehs] در زبان انگلیسی به معنی دسته،بافه و دسته گندم و گل است،اما در این گویش به صورتشلیف [file?s] تحول مییابد و به معنی گونی بزرگ ویژه حمل کاه و ساقههای درو شده گندم است."