چکیده:
عصر روشنگری با تکیه بر عقل خودبنیاد هرگونه پیش داوری را بی اعتبار کرد. روشنگری پیش داوری را منشا خطا و مانع فهم دانست و آن را به پیش داوری های ناشی از مرجعیت و پیش داوری های ناشی از شتابزدگی تقسیم کرد. رومانتیسم اگرچه مانند روشنگری به تضاد میان عقل و مرجعیت باور داشت، اما برخلاف روشنگری، این تضاد را به نفع مرجعیت پایان داد و مبنای اعتبار همه چیز را به سنت که مؤثرترین نوع مرجعیت است برگرداند. گادامر برخلاف روشنگری و رومانتیسم معتقد است نه تنها میان عقل و مرجعیت تعارضی نیست، بلکه مرجعیت خود نتیجه عقل و برخاسته از آن است. او مرجعیت را نه اطاعت کورکورانه، بلکه از جنس معرفت می داند. گادامر علاوه بر این، برای پیش داوری ها نقشی بنیادین در فرایند فهم قائل می شود و پیوند ضروری پیش داوری با خطا را کاملا نادرست ارزیابی می کند.
خلاصه ماشینی:
"رومانتیسم اگرچه مانند روشنگری به تضاد میان عقل و مرجعیت باور داشت،امابرخلاف روشنگری،این تضاد را به نفع مرجعیت پایان داد و مبنای اعتبار همه چیز را به سنت کهمؤثرترین نوع مرجعیت است برگرداند.
روشنگری با تکیهبر چه مبنایی برتری عقل بر مرجعیت را رقمزد؟آیا رد شتابزده حقایق،صرفا به این دلیلکه آنها بر بنیان سنت پایهریزی شدهاند ومبنای اعتبارشان مرجعیت است،خود نوعیپیشداوری شتابزده نیست؟ 2-تحلیل ماهیت مرجع گادامر برخلاف روشنگری،نه تنها میانعقل و مرجعیت تعارضی نیافت،بلکه بر اینباور شد که مرجعیت خود نتیجه عقل وبرآمده از آن است.
بدین ترتیب،گادامر در ذیل مباحثی کهپیرامون مرجعیت و مبنای اعتبار آن مطرحمی کند،نشان میدهد که روشنگری با وجودمخالفت صریحش با هرگونه پیشداوری وانتساب خاستگاه خطا به آن،خود عملا دراتخاذ این موضع فکری بر چندین پیشداوریمبتنی است که مهمترین آنها عبارتاند از: 1.
گادامر اما بر این باور است که«تاریخبرخلاف روشنگری نمایانگر پیشرفت ازاسطوره به عقل نیست،و برخلاف رومانتیسمنمایانگر پسرفت هم نیست.
گادامر وقتی از عقل و سنت و پیوندیا تضاد میان این دو سخن میگوید،معنایاین واژه را چنان واضح و بدیهی میپنداردکه به خود زحمت تعریف و تعیین حدود وثغور آنها را نمیدهد.
این در حالی است کههم عقل و هم سنت در سیر فراز و فرودتاریخ اندیشه دستخوش تحول و دگرگونیشدهاند و نمیتوان برای آنها در طول گذرانتاریخ معنای ثابتی را جستوجو کرد.
به بیانی دیگر،او وقتی ازمرجعیت سنت در واقعه فهم سخن میگویداز یک سو آن را مرجعیتی عقلانی میداند واز سوی دیگر معتقد است این مرجعیتقابلیت آن را دارد که در درون آزادی عقلعمل کند."