چکیده:
استراتژی به معنای بسیج همه امکانات و تغییر دادن شرایط در جهت مناسب برای رسیدن به یک هدف اساسی است. بین قریب به دو هزار روایت، درباره آخر الزمان، روایاتی وجود دارد که برای چنین غایتی بیان شدهاند. سیره استراتژی سازی نیز توسط پیامبران و امامان در قرآن و سنت به خوبی برملا شده است؛ ولی درک استراتژیک از این اخبار، دو پیش نیاز دارد. اول، نیازهای فکری فرهنگی مثل جمع بین اعتقاد به تقدیر علمی و عینی خداوند با زمینهسازی برای مواجهه با فردا یا درک فلسفه تاریخی از ظهور و ناگهانی و اعجازی ندیدن آن و هم ترویج معنای استراتژیک انتظار مقابل انتظار شعری و فردی.دوم، نیازهای متولوژیک و استنباطی است. برای استراتژی سازی، اول نیاز است مختصات ظهور را کشف کنیم و دوم بر اساس آن، با متد درست، خلق استراتژی کنیم.از این رو تنظیم چارچوبهای کلامی ـ تفسیری برای گردآوری اخبار آخرالزمان و هم چارچوبهای درست برای داوری درباره این اخبار نیازهای جدی است که به برخی اشاره میشود. با طی این دو گام، میتوانیم نمایی درست از مختصات متفاوت آخر الزمان و ظهور به دست آوریم که با توجه به امکانات میتوانیم بر اساس آنها دست به خلق استراتژی بزنیم. استراتژیها خود دو قسمند: قسمی که پاسخگوی نیاز امروز هم هستند و قسمی که فقط فردا نگرند.درک واضح از مختصات فردا به علاوه اطلاع از امکانات و موقعیت بالقوه و بالفعل در کنار لحاظ علائم و نشانههای نصب شده در اخبار نشانه گذار از وضع موجود تا مطلوب به علاوه ضوابط شریعت چارچوبه خلق استراتژیها هستند.تدارک و شیوع استراتژی مناسب، قطعا از مصادیق زمینهسازی و تعجیل ظهور ولی مطلق خداوند خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"(دقت کنید) احتمال دوم: این که فرج و آمدن امر اهل بیت( اعم از قیام قائم باشد، بدین معنا که فرج اهل بیت( و آمدن امر آنها که گشایش برای مومنان هم هست، یک پروژه و دارای چندین مرحله بوده که فاز نهایی آن، اقامه قسط و عدل جهانی توسط قائم( است؛ پس خداوند از اول امامان را دوازده عدد معین و وظیفه امام دوازدهم را هم پر کردن زمین از قسط و عدل مشخص کرده است؛ اما رسیدن به این وعده حتمی الهی دو تقدیر یافته است: الف.
به آنها باید آموخت هر اقدام زمینهساز و استراتژی فردانگر الزاما به معنای علامت و نشانه شدن برای ظهور نمیباشد، تا شائبه شمارش معکوس ظهور و توقیت به ذهن بیاید؛ برای نمونه اگر متاثر از روایات پراکنده در ابواب متفاوت حدیثی رساندن ایران (فارس) به یک جامعه شیعی، یکی از اقدامات زمینهساز تلقی شد؛ همکاری علمای شیعه از لبنان و نجف با حکومت صفویه برای رسیدن به این مقصود غیر از ضرورت و توجیه بالفعل در آن ظرف زمانی، مبتنی بر استراتژی برای فردا هم هست؛ اما این بدان معنا نیست که حکومت صفویه که موجب تشکیل جامعه یک پارچه شیعی ایران شد، الزاما علامت ظهور است و به دولت کریمه امام عصر( متصل میشود؛ از همین رو علامه مجلسی گرچه قیام کننده از گیلان در روایات را به شاه اسماعیل صفوی تطبیق میدهد، تصریح میکند: «قیام قائم لازم نیست بلافاصله پس از اینها رخ دهد» 1 و فقط به زبان دعا، نه اخبار از خدا میخواهد دولت صفوی به دولت قائم بپیوندد."