چکیده:
در بیان کلمات معصومان و سخنان ائمه(، استدلالهای روشنی وجود دارد که خداوند برای هدایت انسانها به سوی کمالشان پیامبران و امامانی فرستاده است تا بدینوسیله، حجت بر بندگانش تمام شود. برای نمونه، روایت اول کتاب الحجة اصول کافی بر چهار مسئله ضرورت وجود حجت، ویژگیهای حجت، ضرورت استمرار وجود حجت (حتی در دوران خاتمیت) و راه شناخت حجت دلالت میکند. تبیین و تحلیل این روایت، نشانگر آن است که قواعد عقلی نیز ضرورت امامت و استمرار آن را ثابت میکند که در این نوشتار، این قواعد به اختصار تبیین میشود.
In the words of the innocent and pure Imams، there are clear reasoning that the God had sent down Messengers and Imams for guiding the people. In this way، the obligation of guidance from the part of the God is completed (finished) to his servants. For example، the first citation from the book of 'Al Hojja: Ussul e Kaafi' indicates the four issue of existence of obligation، the specifications of obligation، the necessity of continuance of existence of obligation (even in the era of Khatamiat or final prophet)، and the way to identify such an obligation. Reviewing and analysis of this citation indicates that the rational precepts also approve of the necessity of Imamat and its continuance. These precepts are reviewed briefly in this passage.
خلاصه ماشینی:
"با آغاز امامت امیرالمؤمنین علی( که به وسیله رسول خدا( از سوی خداوند معرفی شد، سلسله جدیدی از حجج الهی که در وجود مطهر ائمه اطهار( تجلی یافت، در میان مردم برای تبیین شریعت و اجرای آن و وصول مؤمنان به حق معرفی گردید، تا بدین ترتیب زمین از حجت الهی خالی نباشد.
چهارم اینکه چون امکان ارتباط رودررو و جسمانی با خدا وجود ندارد، ضروری است خداوند با برانگیختن انسانهایی شایسته و تأدیب و تعلیم آنها، آنان را سفیر میان خود و مردم قرار دهد تا آنها با امر و نهی و خبررسانی از سوی خداوند، انسانها را به انجام آنچه مایه بقائشان است راهنمایی کنند و از آنچه مایه فنای آنهاست بر حذر دارند تا حجت الهی بر مردم اقامه شود.
اگر قرار است که حجت الهی حامل رسالت الهی و مقتدای مردم در زمین باشد بیشک این مسئولیت را کاملترین موجود از میان انسانها بهتر میتواند انجام دهد و او شایستگی دارد تا مقتدای دیگران باشد تا تقدیم مفضول بر افضل نیز لازم نیاید؛ زیرا بیشک از نظر عقل، زشت است که مفضول بر افضل مقدم شود و عقل به طور قاطع حکم میکند که خداوند در برگزیدن حجت به نحو نیکو عمل میکند و از کار ناشایست منزه است.
به این صورت که همان دلیلی که بر ضرورت وجود حجت دلالت میکند بر استمرار آن نیز دلالت دارد؛ زیرا حد وسط آن دلیل یعنی نیاز به هادی برای دستیابی به مقاصد الهی و شناخت مصالح و منافع، همچنان باقی است و تا هر زمان انسانها بر زمین زندگی میکنند، باقی خواهد بود."