چکیده:
عنوان ناصب، در احادیث اهل بیت علیهم السلام و سخنان فقیهان امامی به فراوانی آمده است و احکام زیادی از جمله: محرومیت از حقوق مدنی (چون ازدواج با همسر مومن، ارث نبردن و ... )؛ اجتماعی ومعنوی (چون بایکوت نمودن ولزوم تبری ازاو وعدم جوازاقتدا به او)، بر آن بار شده است. از طرفی در مفهوم این عنوان بین فقیهان امامی اختلاف است، ادله فقهی دلالت دارند که مراد از این عنوان کسی است که دشمن اهل بیت علیهم السلام باشد و این دشمنی را جزء دین خود به شمار آورد؛ مشهور فقها قائلند به اینکه ناصبی کسی است که دشمن اهل بیت علیهم السلام باشد و این دشمنی را به گونه ای آشکار کند. اما در مقابل برخی خواسته اند این عنوان را بر مطلق مخالفان عقیده شیعه؛ هرکسی که دیگران را بر اهل بیت علیهم السلام مقدم شمرده یا می شمارد، تطبیق دهند. این نوشتار با بررسی ادله فقهی؛ (احادیث، سخنان فقیهان، اهل لغت و مقتضای قواعد اصولی) نشان می دهد که دیدگاه اول درست و دیدگاه اخیر سست، نادرست و دور از آموزه های فقهی اهل بیت علیهم السلام است. کلیدواژگان:
The term naseb (anti-Shi’a) has come in the hadith of Ahl-Bayt (A.S) and in the words of Shiite jurisprudents abundantly and many commands، including، deprivation of civil rights (like marriage with a believer، not inheriting)، deprivation of social and spiritual rights (like boycotting and renouncing him and not permitting to pray with him) have been imposed upon him. In other aspect، there is dispute among Shiite jurisprudents about the concept of this title. Juridical arguments denote that the meaning of this title is a person who is enemy of Ahlol-Bayt and regards this enmity as a part of his religion. The most of jurisprudents believe that nasebi is a person who is the enemy of Ahlol-Bayt and makes it clear in a way. In contrary، some wanted to
exceptionality of rational decree has been posed against permission of taking wage for obligations. Given to this problem، later jurisprudents have attempted to find solution for it in different ways. This article has analyzed and criticized sixteen solutions that have been posed in this regard and at last it has regarded one of the solutions that have been provided by Imam Khomeini as the best one.
خلاصه ماشینی:
"احادیثی که دارای متعلق یا قیدی است که این احادیث خود به دو دسته تقسیم میشود: دستۀ اول:احادیثی که ناصب را دشمن اهل بیت علیهم السلام معرفی کردهاند،از این نمونه است: قال النبی صلی الله علیه و اله:«صنفان من أمتی لا نصیب لهما فی الإسلام الناصب لأهل بیتی حربا» (صدوق،1404:408/3).
وی در مسئلۀ 11 از کتاب الرسائل التسع نسبت به حلال بودن ذبیحۀ کسانی که شهادتین را میگویند هرچند به لحاظ مذهب اختلاف داشته باشند و همینطور ناصبی با توجه به قول حضرت صادق علیه السلام که فرمودهاند:«لناصبی من قدم علینا أهل البیت فقد نصب لنا العداوة»مینویسد:آیا به عموم این حدیث عمل میشود؟یا باید آن را مقید نمود به کسی که اهل بیت علیهم السلام را استنقاص میکند؟{P1P}پاسخ میدهد: ذبائح المسلمین کلهم حلال و إن اختلفوا فی الآراء عدا الخوارج و الغلاة و المجسمة بالحقیقة،فإنهم خارجون عن الإسلام و إن انتحلوه.
صاحب جواهر پس از بحث و بررسی دربارۀ مفهوم ناصب اظهار نظر میکند به اینکه اکتفا به تفسیر قاموس(ناصبی کسی است که متدین به بغض علی علیه السلام باشد) پسندیده است،امادر ادامه مینویسد: ناصب را به دشمن اهل بیت علیهم السلام تعمیم دادن اگرچه متدین به آن نباشد،قوی است هرچند خالی از تأمل نمیباشد(نجفی،1365:66/6).
4-ادلۀ دیدگاه چهارم دلیل برخی از محدثان همچون صاحب حدائق در این دیدگاه،تمسک به سه روایت است: اول روایت عبد الله بن سنان از امام صادق علیه السلام که چنین فرمودهاند: لیس الناصب من نصب لنا أهل البیت لأنک لا تجد رجلا یقول:أنا أبغض محمدا و آل محمد و لکن الناصب من نصب لکم و هو یعلم أنکم تتولونا و أنکم من شیعتنا (صدوق،1386:601/2)."