چکیده:
دلالت از ماده (دلل) به معنای راهنمایی کردن چیزی به چیز دیگر است؛ مانند دلالت دود بر آتش. دلالت در واژه یعنی: به واسطه تصور واژه ای، معنای آن در ذهن شکل گیرد. شکل گیری معنای واژه ها در ذهن انسان به واسطه های گوناگونی انجام می گیرد؛ واسطه هایی چون: ساختار یک واژه، نقش و جایگاه یک کلمه در ترکیب عبارت، استفاده از فرهنگ لغت، سیاق و حال ادای واژه ها و نوع آواهای یک واژه. این مقاله بر آنست که دعای استعاذه را از صحیفه سجادیه بر مبنای آواشناسی تحلیل و ارزیابی کند و نقش و تاثیر آواها را در رساندن پیام به مخاطب بکاود. مهمترین نتیجه این پژوهش آنست که در صحیفه تمامی آواها در جای خویش و متناسب با موقعیت مخاطب به کار برده شده اند. آنگاه که امام سجاد ـ علیه السلام ـ از رحمت و مغفرت الهی و امید به درگاهش صحبت می کند، از آواهای نرم و مهموس و به دور از خشونت استفاده می کند و آنگاه که از عذاب و مجازات الهی سخن می گوید، آواهای خشن و شدید و مجهور به کار می برد. به نحوی که نمی توان آوایی را به جای آوایی دیگر قرار داد. آواها چنان در متن تاثیر گذارند که انسان با گوش دادن به نوای آنها پی به معنای واژه ها و حال غالب بر متن می برد. بنابراین در تمام دعاهای صحیفه سجادیه از جمله در دعای هشتم صورت با محتوا به حدی پیوند خورده که جایگزین کردن واژه های به کار رفته در صحیفه سجادیه با وا ژه ای مترادف یا واج دیگری امکان پذیر نیست.
خلاصه ماشینی:
٤ـ دلالت معجمي (لغتنامه اي ) دلالت معجمي همان معناي مستقيم و جوهر مشترک يک واژه در تمامي مشتق هاي آن و ساختارهاي مختلف صرفي آن واژه است (عبدالجليل ، ٦٤) در حقيقت دلالت معجمـي همان معاني متعددي مي باشد که يک لغتنامه براي يـک لفـظ مـي آورد، از ايـن جهـت برخي زبان شناسان به جمع آوري لغت در يک موضوع مشخص اقدام کرده انـد و فرهنـگ لغت هاي موضوعي به وجود آورده اند، پس از آن فرهنگ هـايي در الفـاظ غريـب قـرآن و حديث پديد آمد، تا اينکه خليل بن احمد، فرهنگي جامع براساس مخارج حروف به نـام معجم العين تدوين کرد (الکراعين ، ١٠٣).
ايـن طلـب و خواسـته از نفـس انساني بالا آمده اند که خود در مقابل خداوندگارش احساس ضعف و ناتواني مي کنـد، بـه همين خاطر کلمات همگي رنگ و بويي از ضـعف و سـستي و نرمـي بـه دور از هرگونـه شدت و قوت دارند، يعني آواها همگي متناسب با معاني آورده شده اند؛ چرا که انسان آن هنگام که عقيده دروني و ايمان واقعي نسبت به امري داشته باشـد و کنـه آن امـر را بـا تمام وجود خويش احساس کند، در نتيجه اثر اين ايمان و اعتقاد در کلام وي به خـوبي پديدار مي شود و کلمات و آواها همگي از خفايـاي روح و نفـس انـسان برمـي آينـد.