چکیده:
یکی از بحثهای نسبتا جنجالی در اقتصاد متعارف مسأله کارآیی و رفاه میباشد. دو بحث عمده دیگر مرتبط با مقوله یاد شده، فقر و نابرابری از یکسو و عدالت و توزیع عادلانه از سوی دیگر میباشد. در ترسیم و تصویر عناوین و مفاهیم مذکور، ارتباط آنها با یکدیگر، حساسیت نسبت به آنها و شیوههای حل و فصل مشکلات مربوط به آنها، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. ورود این مقولات به اقتصاد مورد نظر اسلام از یک طرف ضروری است و از طرف دیگر میتواند پیچیدگی موضوع را بیشتر کند. در این جا نشان داده میشود که اگر سیستم اجتماعی و اقتصادی عادلانه باشد، اولا درجاتی از عدالت و رفاه حاکم میگردد، در ثانی زندگی فقیرانه با شرط عادلانه بودن مشکل ساز نمیباشد. مقاله حاضر در صدد است در قالب 5 بخش، نظری ابتدایی به موضوع فوق بیافکند. بخش اول ضمن ارائه مقدمهای کوتاه، سؤالات و مسایل اصلی بحث را ذکر میکند. بخش دوم گزارش وارهای از فقر و نابرابری در آستانه قرن 21 را ارائه میدهد. بخش سوم به نگرش تطبیقی در کارآیی و رفاه اختصاص دارد. بخش چهارم دیدگاههای متفکران و مکاتب در باب عدالت را بر میشمرد و بخش پایانی اختصاص به جمع بندی و پیامدهای سیاست گذاری دارد.
خلاصه ماشینی:
"2- دیدگاه کلی اسلام از کارآیی و رفاه وضعیت ترسیم شده از کارآیی و رفاه در اقتصاد متعارف (که در زیر بخش قبلی اشاره شد) چارچوبی را ترسیم میکندکه اولا در آن اتلاف منابع وجود ندارد و در ثانی تولیدات مربوطه در کمترین هزینه ممکن صورت گرفته و ثالثا همان تولیدات بین مصارف مختلف بگونهای توزیع شده است که مصرف کنندهها بیشترین منافع و مطلوبیتهای ممکن را کسب کردهاند.
رابطه عدالت با دیگر موضوعات و______________________________1 ـ حتی برخی از تئوریهای اقتصادی بیان می کنند که رفع فقر و عادلانه شدن توزیع درآمدها باعث بالارفتن تقاضای کل خواهد شد و این امر ممکن است در بلند مدت موجب گسترش تولید و رشد شوند.
5- اقتصاد اسلامی (در نگرش ما) ضمن تأکید بر وجود کارآیی و رفاه، توجه بخصوصی به تحقق عدالت دارد و از نظر آن عدالت عنصری معاملهناپذیر میباشد ولی دام تساوی گرایانه را نیز مورد تأیید قرار نمیدهد و اختلاف درآمدها و ثروتها را در صورتی که ناشی از امور طبیعی و تلاش افراد و جوامع باشد و از یک مسیر اولیه توزیع عادلانه امکانات آغاز شده باشد، قابل قبول میداند.
7- دغدغه اصلی در اقتصاد اسلامی حصول به یک وضع متعادل و (در صورت تحقق سایر شرایط) وضعی کارآمد میباشد و مبارزه با طبقاتی شدن جامعه و تلاش برای نوعی توازن در درآمدها و ثروتها هدف اصلی است، اما حصول به سطح معینی از رفاه از اهداف مرحلهای و درجات بعدی خواهد بود."