خلاصه ماشینی:
"بهطور مثال ممکن است از یک شروع بهجرم ناموفق و یک تبانی منجر به هیچ و یا کلمات تحریکآمیز چشم پوشیده شود،اما این احتمال بعید نیست که دراینگونه موارد مسئوولیت برای ارتکاب جرم ناتمام وجودداشته باشد.
بهترتیبموارد فوق هیچ خسارتی انجام نگرفته،جراحتی واردنشده است و مواد مخدری نیز قاچاق نشده بود،چرا کهبرای ایجاد مسئولیت جزائی هم قابلیت مجازات و همصدمه را با هم لازم دارد،بنابراین A,B,D ممکن استقابل مجازات باشند ولی موجب هیچ صدمهای نشدهاند واساسا چرا باید آنها را مشمول تعقیب کیفری بدانیم؟ پاسخ این مسأله و در واقع صدمه در بحث مسئولیتجزائی از جایگاه خاص و ویژهای برخوردار است،اما اینصدمه صرفا ارتباطی با رخداد آن ندارد،بلکه جهتجلوگیری از ورود خسارت و صدمه نیز در نظر گرفته میشود.
توجیه اساسی مجازات شروعکننده کامل آن است کهمرتکب سعی میکند تا قانون را نقض نماید و بنابراینمنشاء خطر اجتماعی میشود که اینخطر خیلی کمتر ازشخصی که مرتکب صدمه(جرم)موفقیتآمیزی شدهنمیباشد.
همچنین قابلیت مجازات شروعکننده(به جرم)ناقصممکن است کمتر از شروعکننده(به جرم)کامل باشد چراکه در آنجا این امکان وجود دارد که در برخی از مراحلبعدی بهطور ارادی مرتکب شروعکننده ناقص پشیمانگردد.
آیا این فرض وجود ندارد که اخلاق در ارتباط با قابلیتمجازات ذهنی اشخاص اهمیت دارد؟ و آیا این صحیح است که بگوییم بین شروعکنندگان ومرتکبان جرم کامل هیچگونه تفاوتی از حیث اخلاقیوجود ندارد؟مسلما استدلال میشود که وضعیت اخلاقیشروعکننده کامل(کسی که موجب هیچ صدمهای نشدهاست)با شخصی که مرتکب جرم کاملی میشود(موجبصدمه میگردد)متفاوت است اما این اختلاف مطمئنن درمسئولیت بعدی جهت پرداخت غرامت و میزان خسارتبهوجود میآید و اضهار نمیگردد که مرتکب جرم کاملباید از نظر جزائی مسئول باشد و دیگری نباشد."