خلاصه ماشینی:
"در این راستا به نظر میرسد که بررسی مبانی و اصول سیاست خارجی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس،سبک و الگوهای رفتاری و تصمیمگیری این کشورها در عرصه سیاست خارجی و تعاملات و سیاستهای آنها در قبال قدرتهای فرامنطقهای و بازیگران و مسائل منطقهای،در جهت تبیین رویکرد آنها به جمهوری اسلامی ایران ضروری باشد.
برای دولتهای عضو شورای همکاری خلیج فارس،اهداف بقاء و امنیت الگوهای رفتاری زیر را برجسته کرده است:سیاست بیطرفی؛ دیپلماسی مخفی؛اتکاء به قدرتهای بین المللی و هنجارهای حقوق بین الملل؛تلاش برای ایجاد توازن بین محافظت از سوی یک قدرت بزرگ اصلی در عین حفظ کانالهای ارتباطی با دیگران؛توازنسازی در سطح منطقهای؛اجتناب از رویارویی مستقیم؛سیاست جمعی منسجمتر در برابر تهدیدات مشترک؛وابستگی به قدرتهای خارجی در عرصه دفاعی و امنیتی؛همکاری و همگرایی بیشتر در زمینه اقتصادی؛اختلافات درونی و برجستگی منافع ملی در مقابل منافع جمعی.
موقعیت جغرافیایی، وسعت کم،جمعیت اندک و ساختار سیاسی مبتنی بر حاکمیت انحصاری خاندانها،امنیت رژیم و در مرحله بعدی امنیت دولت را برای این کشورها در اولویت قرار میدهد؛ساختار قدرت،بوروکراسی داخلی و برخورداری از منابع عظیم انرژی،سیاست خارجی کشورهای شورای همکاری را در جهت خودمختاری بیشتر در برابر جامعه سوق میدهد،با این حال افکار عمومی محدودیتهای خاص خود را بر جهتگیریهای سیاست خارجی دارد.
همانگونه که اشاره شد،این مؤلفهها و مبانی سیاست خارجی کشورهای شورای همکاری باعث برجستگی برخی الگوهای رفتاری از سوی این ک شورها مانند سیاست بیطرفی؛دیژلماسی مخفی؛اتکاء به قدرت بین المللی؛تلاش برای توازنسازی نسبی بین قدرتهای بیرونی؛ توازنسازی در سطح منطقهای؛اجتناب از رویارویی مستقیم؛سیاست جمعی منسجمتر در باربر تهدیدات مشترک؛وابستگی به قدرتهای خارجی در عرصه دفاعی و امنیتی؛همکاری و همگرایی بیشتر در زمینه اقتصادی؛ اختلافات درونی و برجستگی منافع ملی در مقابل منافع جمعی میشود.
Fred Halliday,The Middle East in International Relations,U."