خلاصه ماشینی:
"بخش سوم اینکتاب«غذای ماهی»نام دارد که در آن اسنفل برای رساندن رویا به خانهای زمینی میرود تا رویا را به صاحبش«سمیر» که پسری کمسنوسال است برساند،اما در این حین با حضور برادر سمیر مواجه میشود و کار رویارسانی به خطر میافتد.
کنار هم بودن واقعیات بیرونیو شخصیتهای فانتزی،از یکسو جهانی گسترده و پر از تخیل را در اختیار مخاطب قرار دادهاند و از دیگر سو به این نکتهتأکید دارند که دنیای فانتزی داستانها همواره وابستگی و شباهتهای بسیاری با زندگی واقعی انسانها دارد.
این تأثیرگذاری به شرطی رخ نشان میدهد کهنویسنده با دانستن تأثیر رخدادها و کنشها از آنها کارکردی در جهت انتقال پیام به طور غیر مستقیم بردارد،اما در این کتابرخدادها چنان فراوان هستند که از تأثیری که باید داشته باشند کم میشود؛چرا که توجه نویسنده به کاربرد رخدادها بیش ازسایر موارد است و به همان نسبت شخصیتهایی که در این کتاب ساخته میشوند بیش از آنکه مستقل و ویژه باشند،دچار&%17715NKKG177G% نوعی یکنواختی شخصیتی شدهاند.
از آنجایی که بخش بزرگی از حجم کتاب را رویا و رویارسانی تشکیل داده است،انتظار میرفتکه رویا نقش بیشتری در طرح داستانها ایفا کند،اما به جز فصل چهارم که شخصیت هارلی مستقیما وارد رویای انسانهاشده است،در بقیهی فصلها رویاها حضوری منفعل و ابزارگونه دارند و نویسنده آنها را وسیلهای برای بیان دغدغههایاعضای تیم قرار داده است.
(برای نمونه به ص 49 کتاب مراجعه کنید و ببینید چند خطدربارهی جمعکنندهها توضیح داده شده است!) نکتهی دیگر،وارد کردن برخی شخصیتهای عجیب و غریب مانند:تکروها و جمعکنندهها است که بیمقدمه واردداستان میشوند و اگر خواننده اندکی موشکافانه به آن بنگرد متوجه میشود که تنها برای جبران شکافهای موجود در طرحداستان به کار گرفته شدهاند."