چکیده:
سرزمین کهن و باستانی افغانستان که در گذشته بخشی از«خراسان بزرگ»و ایران
قدیم محسوب میشد از دیرباز زیستگاه و گذرگاه اقوام، فرهنگها، زبان ها و آیین های
گوناگون بوده است. تنوع یاد شده در افغانستان جامعه موزائی کی را در این کشور ایجاد
کرده که ساختار ناهمگون و ناهمسان فرهنگی و انسانی را پدید آورده است . در مقاله
پیشرو نگارنده به دلیل اهمیت عنصر نژاد و قومیت در افغانستان امروز، تلاش دارد تا
صورتبندی کاملی از اقوام و نژادهای افغانستان ارائه کند. لازم به ذکر است که قسمت
اول مقاله (در شماره 5/ پاییز و زمستان 1389 ) به چاپ رسیده است.
خلاصه ماشینی:
"VK} 1-بلوچ بلوچها یکی از اقوام مثله شدۀ خاورمیانه هستند که مانند کردها،زیست بوم آنها میانسه کشور(پاکستان،ایران و افغانستان)تقسیم گردیده و در هر سه کشور،اقلیت قومی و زبانیبه شمار میروند و از خود دارای کشور و سرزمین مستقل نیستند.
اسعدی نیز در مورد خاستگاه تباری آنها چنین نوشته است:عمدهترین قبایل هندو آریایی افغانستان قبیلۀ پاشایی(پشهای)است که نام محلی آندهگان است و ساکن دره سفلای کنر و از بقایای هندوان و بودائیان هستند(اسعدی،1366:70).
یک آمار مربوط به وزارت زراعت افغانستان در سال1979 م(که قبلا در بخش ازبکها و ترکمنها نقل کردیم)،تعداد جمعیت عربها را در این چهارولایت،58/8 هزار نفر و 4/2 درصد جمعیت کل یان ولایات ذکر کرده است(حق نظروف،1999:16).
علیرغم اینکه در هیچ منبعی به تعداد نفوس سادات افغانستان اشاره نشده است؛بااین حال به نظر میرسد جمعیت آنان همپای اقوامی چون قزلباش،نورستانی و پشهایباشد و به بیش از نیم میلیون نفر برسد.
تنها منبعی که به تعداد جمعیت آنان اشارهکرده،«لودویگ آدامک»است که نفوس آنها را 60 هزار نفر(بیش از قزلباش و هندو وسیک)ذکر کرده است.
بنام تاتار یاد شدهاند؛چنانکه کاتب در سراج التواریخ،تمام آنها را تحت نام تاتارو جمعیتشان را در آغاز تشکیل افغانستان یک میلیون و پانصد هزار نفر ذکر کرده است.
علیرغم اینکه برخی از اقوام افغانستان مانند ازبکها،قیرقیزها،قزاقها و تاتارها،دارای منشأ مغولی و زبان ترکی هستند؛اما هیچ یک از آنها بطور مشخص به عنوان«مغول»یا«مغولی»یاد نمیشوند؛بلکه هر کدام نام و عنوان مخصوص به خود را دارند.
در خصوص میزان جمعیت یهودیان افغانستان روایتها مختلف است:درحالیکهعلی آبادی جمعیت آنان را تنها 150 خانوار ذکر کرده(علی آبادی،1373:29)؛اسعدی رقم دههزار نفر را به دست داده(اسعدی،1366:86-80)و لویی دوپری از«چندین هزار تن»سخن گفته است(به نقل از دایره المعارف اسلامی،همان)."